مقام معظم رهبری: خانوادههای شهدا، به شهیدانشان، افتخار کنند.
شهید محمد رضا فتوحی: امیدوارم از این شهید دادنها خسته نشوید و مثل کوه جلو دشمن بایستید.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: محمدرضافتوحیاردکانی
- نام پدر: حیدر
- تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۱/۱۰
- محل تولد: اردکان
- میزان تحصیلات: پنجمابتدایی
- محل تحصیل: اردکاندبستانآیتاللهحائری
- وضعیت تاهل: مجرّد
- شغل: درب و پنجره ساز
- نام عملیات: والفجرمقدّماتی
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۱(مفقود)
- محل شهادت: فکّه،جنگلامقر
- نحوه شهادت: شدّتجراحاتوبهجاماندندرمنطقه
- تاریخ خاکسپاری: ۱۳۷۳/۰۵/۲۲(پساز۱۱سال و ۶ماه)
- محل خاکسپاری: گلزارشهدایاردکان
- سن: ۱۶سالو۹ماه
- سمت در جبهه: پیکگروهان
- نام یگان: لشکرنجفاشرف
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۱دفعه به مدت ۱ماهو۲۲روز
زندگی نامه شهید محمد رضا فتوحی اردکانی
شهید محمدرضا فتوحی اردکانی، فرزند حیدر، در تاریخ ۱۳۴۵/۱/۱۰ در خانوادهای مذهبی و مستضعف در اردکان متولّد شد. والدینش او را که تنها فرزند خانواده بود، بسیار دوست داشتند و از دو جهت نام او را محمدرضا انتخاب کردند. اوّل اینکه ترکیبی از دو نام پیامبر اسلام (ص) و فرزند بزرگوارش هشتمین امام شیعیان و ولینعمت ما ایرانیان است؛ دوّم اینکه نشانهی رضایت و تشکر آنها باشد از خدای سبحانی که چنین هدیهای به آنها ارزانی داشته است. سپس به تربیت و پرورش جسمی و روحی او پرداختند.
زمانی که محمدرضا ۶ ساله شد او را به مدرسه بردند. در دبستان آیتالله حائری اردکان به تحصیل مشغول شد. در سال تحصیلی ۵۶-۵۵ کلاس پنجم را با موفقیت به پایان رسانید؛ سپس جهت کمک به وضع مالی خانواده تحصیل را رها نمود و به شغل آهنگری و جوشکاری مشغول شد.
در زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران ۱۲ ساله بود که به همراه والدین و مردم شهر در تظاهرات و راهپیماییها و مراسم ضد رژیم پهلوی شرکت میکرد و درس رزمندگی و کفر ستیزی میآموخت.
او نوجوانی متدین و مذهبی بود. در مراسم قرآن و دعا و جلسات دینی و نماز جماعت شرکت میکرد و عاشق انقلاب و امام بود.
۱۶ ساله بود که دعوت امام خمینی (ره) را در رابطه با هجوم جوانان به جبههها لبیک گفت و تصمیم گرفت راهی جبهه شود.
باوجوداینکه تنها فرزند خانواده بود و هم او بسیار علاقهمند به پدر و مادر بود و هم پدر و مادر تنها فرزند خود را بسیار دوست میداشتند؛ امّا علاقه و عشق به اسلام و انقلاب از آن دو قویتر بود و عزیزتر و نتوانست مانعی برای حضور او در جبهه شود.
پدر و مادر محمدرضا با تأسّی از پدر و مادرهایی که در صحرای کربلا فرزندان خود را کفن پوشیدند و به یاری امام حسین (علیه السّلام) به میدان رزم فرستادند، تنها فرزند و نور چشم خود را اذن رفتن به جبهه دادند و تقدیم اسلام عزیزتر از جانشان نمودند.
محمدرضا در بسیج ثبتنام کرد و آموزش نظامی را فراگرفت و راهی جبهه شد و با تحمّل سختی فراق موقت دنیوی، وصال ابدی و عزت دنیا و آخرت را برای خود و خانواده خرید و سنگر نشین عشق و ایثار و شهادت شد.
مدّت یک ماه و ۲۲ روز از عمر کوتاه، امّا بابرکت خویش آنهم در عنفوان نوجوانی را درراه جهاد و دفاع از اسلام و میهن اسلامی صرف کرد و مسئولیت پیک گروهان در لشکر نجف اشرف را به عهده گرفت.
سرانجام در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۲۱ شب سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در منطقهی عملیاتی جنگل امقر فکه در عملیات والفجر مقدماتی به شدّت مجروح شد. ولی شدّت جراحات و اوضاع منطقه و آتش پرحجم دشمن امکان انتقال او به پشت جبهه را فراهم نساخت تا شربت شهادت نوشید و روح بلندش به ملکوت پرواز کرد. علاوه بر این به تأسّی از ارباب بیکفنی امام حسین (علیه السّلام) مدّتها در منطقه و معرکهی جنگ ماند و علاوه بر شهادت، مدال افتخار شهید مفقود را به گردن آویخت.
پیکر پاکش پس از ۱۱/۵ سال دوری از وطن و چشمانتظاری والدین، در تاریخ ۱۳۷۳/۵/۱۱ پس از شناسایی توسط گروه تفحّص، بر دستان و دوش مردم قدرشناس و شهیدپرور اردکان، باشکوهی خاص تشییع شد و در بهشت شهدای شهرستان در کنار دیگر همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
وصیت نامه شهید بزرگوار
بسم الله الرحمن الرحیم
ای جوانان در سنگر مدرسه بجنگید؛ امّا اگر در مدرسه بمانید ولی درس نخوانید حرام است در مدرسه ماندن.