زندگی نامه شهید جواد فتاحی

گزیده ای از وصیت نامه شهید

این شهید بزرگوار وصیتنامه ندارند.

مسئولیت های شهید در  جنگ

  • معاون‌روابط‌عمومی‌ منطقه دو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سردار شهید جواد فتاحی

زندگی نامۀ شهید گرانقدر سردار  جواد فتاحی

در پانزدهم تیرماه سال ۱۳۳۷ هجری شمسی در محله‌ی فقیرنشین اردکان و در خانواده‌ای متدین و کشاورز و مستضعف کودکی چشم به جهان گشود که بعدها از افتخارات شهر اردکان محسوب شد.

خانواده‌ی متدین و ولایی محمد فتاحی به عشق اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) و هم بنا به اصول اعتقادی خود نام این کودک را جواد گذاشتند که جواد هم نام فرزند صاحب کشور ایران امام رضا (علیه السّلام) بود و هم از نام‌های خداوند سبحان.

جواد با دسترنج پدری متدین از کار پر مشقّت کشاورزی و در دامن پرمهر مادری متعهد و ولایی کودکی را پشت سر گذاشت. همگام با رشد جسمی، پایه‌های تفکر مذهبی و دینی‌اش نیز مستحکم گردید.

قبل از ورود به دبستان به مکتب رفت و دوران مکتب را با موفقیت طی کرد و قرائت قرآن و اصول و فروع دین را فراگرفت. در دوران مکتب‌خانه بسیار باهوش و کنجکاو بود و مرتّب از موضوعاتی چون نماز٬ اصول و فروع دین سؤال می‌کرد.

پس از ۶ سالگی وارد دبستان فردوسی اردکان شد. دوره‌ی ابتدایی را با موفقیت تمام پشت سر گذاشت و از دانش آموزان ممتاز شهرستان محسوب می‌شد؛ به‌طوری‌که در کلاس پنجم رتبه‌ی دوّم شهرستان را به دست آورد. دوره‌ی متوسطه را در دبیرستان شرف اردکان در رشته‌ی تجربی گذراند.

جواد از دانش آموزان برجسته و شاخص در دبیرستان شرف بود. هم مورد توجّه و علاقه‌ی مسئولین دبیرستان بود و هم دانش آموزان او را دوست می‌داشتند.

بسیار مؤدب و متین و دوست‌داشتنی بود. در کلام و رفتارش همواره جدیت موج می‌زد و همیشه لبخند ملیحی بر لب داشت.

ساده‌پوش و ساده‌زیست بود. برای همه احترام قائل بود، در کارهای کشاورزی و خانه به پدر و مادر کمک می‌کرد. پدر و مادر در نزد او احترامی خاص داشتند. او عاشق قرآن بود. همیشه بعد از نماز صبح تلاوت قرآن داشت و به دیگران هم توصیه می‌کرد. در مراسم مذهبی محرم و رمضان حضوری فعّال داشت. بسیار مرتّب بود و از افراد لاابالی خوشش نمی‌آمد. از یاددادن آنچه آموخته بود به دیگران مضایقه نمی‌کرد.

درزمینه‌ی ادبیات و خوشنویسی و شعر و عرفان استعداد خوبی داشت. به ورزش خصوصاً فوتبال علاقه داشت و خود فوتبالیست زبده بود. صحبت و کلام او به‌قدر ضرورت بود. از گزافه‌گویی و کلام بیهوده پرهیز می‌کرد. در پی نام و نشان نبود و از اینکه مطرح شود، گریزان بود. خدمت و کاری که برای انقلاب می‌کرد هرگز بازگو نمی‌کرد.

جواد از دانش آموزان فعّال زمان خود در دبیرستان شرف بود. در جلسات کتاب‌خوانی٬ دعای کمیل٬ جلسه‌ی گفت‌وشنود دینی که مهم‌ترین جلسه‌ی مذهبی آن زمان در اردکان بود حضوری فعّال داشت. به خاطر عدم ثبت‌نام در شاخه‌ی جوانان حزب رستاخیز از امتحانات نهایی محروم شد. پس از شرکت در کنکور سراسری در سال ۱۳۵۶، در رشته‌ی مهندسی زمین‌شناسی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد. در دانشگاه اصفهان در صف دانشجویان متعهد و مبارز دانشگاه قرار گرفت.

دوران دانشگاه او همزمان بود با دوران شروع و اوج انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و تظاهرات میلیونی مردم در مخالفت با رژیم ستم‌شاهی پهلوی که کم‌کم رده‌های درس دانشگاهی نیز تعطیل شد. درنتیجه وقت جواد در مبارزات داخل دانشگاه یا در شهر اصفهان و گاهی در اردکان می‌گذشت. بیشتر وقتش در شب‌ها از نیمه‌های شب تا صبح به کار پخش اعلامیه و نوارهای امام می‌گذراند. او یکی از اعضای اصلی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود.

از طریق ساواک و پاسگان (گارد) دانشگاه مورد شناسایی قرار گرفت. یک‌بار در تظاهرات دانشجویی از ناحیه‌ی پا به شدّت مجروح شد. جواد با پیروزی انقلاب به‌محض تشکیل جهاد سازندگی با توجّه به توان فنی مهندسی که داشت در کنار جهاد گران قرار گرفت و به یاری محرومان شتافت. او درراه اندازی جهاد سازندگی اردکان نقش محوری داشت.

در سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در سپاه اصفهان با فعالیت درزمینه‌ی فرهنگ و تبلیغات، یکی از مسئولین اصلی بخش فرهنگی و روابط عمومی سپاه با مردم و جبهه‌های جنگ گردید.

جواد عاشق انقلاب و شهادت و در یک‌کلام او عاشق دیدار و وصال پروردگارش بود و همه‌ی خدمات و اعمالش بهانه‌ی این وصال بود.

بااینکه تازه از جبهه برگشته بود، چون زمزمه‌ی عملیات شد و دوستانش تصمیم به رفتن جبهه داشتند، او نیز با اصرار با آن‌ها حرکت کرد؛ گویا به او الهام شده بود که این دفعه مژده‌ی وصل است و دیدار محبوب و معشوق.

او دیگر خودش نبود؛ همه‌ی وجودش الهی شده بود؛ و شهادت که عمری در آرزویش بود، او را در کربلای شلمچه دعوت می‌کرد و به‌سوی خود می‌خواند.

سرانجام لحظه‌ی وصال فرارسید. در تاریخ ۱۳۶۱/۲/۱۰ در عملیات بیت المقدّس در محور آبادان – خرمشهر براثر اصابت ترکش، روح بلندش از قفس کوچک جسمش به ملکوت اعلی پرواز کرد و با شهادتش به وصال محبوب نائل گشت و بر مولایش حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) مهمان شد.

پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه بر دوش و دستان مردم قدرشناس اردکان و شهرستان‌های هم‌جوار اردکان و جمعی از عاشقان جهاد و شهادت از استان اصفهان، در بهشت شهدا به خاک سپرده شد.

اطلاعات شخصی شهید:

  • نام: سردار شهید جواد فتاحی
  • نام پدر: محمد
  • تاریخ تولد: ۱۳۳۷/۰۴/۱۵
  • سن: ۲۳ سال و ۱۰ ماه
  • محل تولد: اردکان
  • مدرک: دانشجو ترم ۵ رشته زمین شناسی
  • وضعیت تاهل: مجرد
  • تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۲/۱۰
  • نام عملیات: بیت المقدس
  • محل شهادت:جاده ی آبادان خرمشهر
  • نحوه شهادت: اصابت‌ترکش‌ به سر
  • محل خاک سپاری: بهشت شهدای اردکان
  • مدت خدمت در جبه: ۴ دفعه به مدت ۹ ماه

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید:
لینک کوتاه: http://ganjine-420.ir/G59DF

۸ نظر

  • Avatar حسین گفت:

    سلام
    ضمن عرض تشکر و خسته نباشید
    لطفا نام دانشجوی پاسدار، سردار شهید جواد فتاحی را اصلاح کنید.
    نام ایشان جواد است.

  • Avatar حسین گفت:

    سلام مجدد
    ایشان (دانشجوی دانشگاه اصفهان) و سمت ایشان هم (معاون تبلیغات و روابط عمومی سپاه منطقه 2 کشور) بودند.

  • Avatar مهدی فتاحی اردکانی گفت:

    با سلام و تشکر از تمامی کسانی که در زندگی نامه این شهید وسپر عموی بنده بدون ریا قدمی برداشته وخداوند اجر معنوی عطا کند،. او را به نیک نامی ‌، وجوان دوست داشتنی یاد میکنن ، یاد و خاطرش همیشه در قلب ما زنده باشد .

  • Avatar بنده خدا گفت:

    باسلام
    لطفا عکس سردار شهید فتاحی نیز در صفحه درج شود. باتشکر

  • Avatar جواد گفت:

    سالگرد شهادت دایی بزرگوارم تبریک و تسلیت هنوز بعد سالها جای خالیشون در خانه پدریشون حس میشه انگار هنوز حضور دارن و عطر حضورشون به مشام میرسه متشکرم از شماها که خاطر شهدا رو زنده نگه میدارین

دادن پاسخ بهجواد بی خیال پاسخ!

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.