مقام معظم رهبری: تا امروز، هیچ قدرتی نتوانسته است دلهای مردم را از تعظیم و تجلیل شهدا، شهادت و ارزشهای انقلاب خالی کند.
امام خمینی (ره): مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: بمانعلیپورمند
- نام پدر: غلامرضا
- تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۲/۲۵
- محل زندگی: یزد
- میزان تحصیلات: سوّمراهنمایی
- محل تحصیل: راهنماییطرازیزد
- وضعیت تاهل: مجرّد
- شغل: کارگرکارخانهییزدبافیزد
- نام عملیات: بدر
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۳
- محل شهادت: شرقدجله
- نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر(مفقود)
- تاریخ خاکسپاری: ۱۳۷۳/۱/۱پساز ۹سال
- محل خاکسپاری: گلزارشهداییزد،خلدبرین(صورتقبردرروستایهامانه)
- سن: ۱۷سالو۱۰ماه
- سمت در جبهه: تکتیرانداز
- نام یگان: تیپالغدیریزد
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۴دفعه به مدت ۱۲ماه
زندگی نامه شهید بمانعلی پورمند
شهید بمانعلی پورمند، فرزند غلامرضا، در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۲۵ هجری شمسی در خانواده ای مذهبی و مستضعف در یزد متولّد شد. او سوّمین فرزند خانواده بود که والدین بر اساس اعتقادات مذهبی نام او را بمانعلی گذاشتند و در تربیتش کوشیدند.پدرش (غلامرضا) اهل روستای هامانه از توابع بخش خرانق اردکان بود. که برای جستجوی کار راهی یزد شد و در آنجا مسکن گزید.شهید پورمند زمانی که ۶ ساله بود، به مدرسه رفت. دوره ابتدایی را در دبستان شیخداد یزد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی طراز یزد با موفّقیّت گذراند. سپس درس را رها و در کارخانه یزدباف به کار مشغول شد.در زمان انقلاب اسلامی ایران ۱۱ ساله بود که به همراه والدین در مراسم انقلاب حضور داشت و درس آزادگی و شجاعت می آموخت.شهید پورمند جوانی بود، خوش اخلاق و خوش برخورد. متدیّن و صادق و مقید به انجام فرایض دینی و ترک محرّمات، کمک کار والدین بود و احترامی خاص برایشان قائل بود و بعد از مدرسه و کار کارخانه، به کمک والدین می پرداخت.اهل نماز بود و مسجد و جلسات مذهبی. روحیه ای اجتماعی داشت و علاقه مند به مردم بود. امام و انقلاب را بسیار دوست می داشت.چون در انقلاب کم سن و سال بود؛ خود را مدیون انقلاب می دانست و دنبال فرصتی بود که بتواند خدمتی بکند. عضو بسیج شد و زمانی که جبهه های جنگ عراق بر علیه ایران نیاز به رزمنده داشت؛ در پایگاه بسیج کارخانه یزدباف ثبت نام کرد و پس از فرا گرفتن آموزش های نظامی ،راهی جبهه های نور بر علیه ظلمت شد و سنگر خاکی و همنشینی با قدسیان و جهاد را بر راحت طلبی و آسایش در منزل و آغوش گرم خانواده ترجیح داد و شرف و آزادگی را برای خود و خانواده اش خرید.۴ دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت یک سال از عمر با برکت و کوتاه خود را صرف جهاد و دفاع از میهن اسلامی نمود. دو دفعه مجروح شد. یک بار قسمتی از بدنش سوخت و بار دیگر ترکش به بدنش اصابت کرد؛ اما به محض بهبودی راهی جبهه شد و مهمّترین وظیفه خویش را دفاع از اسلام و کشورش می دانست.سرانجام در تاریخ ۲۳\۱۲\۱۳۶۳ در منطقه عملیّاتی شرق دجله و در عملیّات بدر بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید و مرغ روحش به رضوان پر کشید.به علّت اوضاع نامساعد منطقه نشد که پیکر پاکش به پشت جبهه انتقال یابد. لذا به تأسّی از ارباب بی کفنش امام حسین -علیه السّلام- سال ها در بیابان های کربلای ایران ماند و مدال شهید مفقود را به گردن آویخت و دوستان و خانواده صبورش را به انتظار نگه داشت.تا این که پس از ۱۰ سال توسط گروه تفحّص، پیکر پاکش شناسایی و به یزد منتقل شد و پس از تشییع با شکوه در گلزار شهدای یزد (خلدبرین) به خاک سپرده شد و به یاد آن عزیز سفر کرده در روستای هامانه، صورت قبری بستند به یادگار تا چراغ و نشانه ای باشد برای آنان که در جستجوی حقیقت و آزادگی هستند که ره گم نشود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.