مقام معظم رهبری: شهدا غالباً عناصر پولادین جبههی جنگ و جزو عناصر پولادین مردم بودند
امام خامنهای: خانوادهی شهدا به ملّت ایران آبرو و حیثیّت دادند
این شهید بزرگوار وصیتنامه ای ندارند.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: حاجحسیناسمعیلیساغندی
- نام پدر: رحمتالله
- تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۶/۰۶
- محل زندگی: روستایساغندخرانق
- مدرک :سیکل
- وضعیت تاهل: مجرّد
- شغل: نیرویانتظامی
- وظیفه شهید در جبهه: تکآزادسازیتپههایحاجعمران
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۶
- محل شهادت: ارتفاعاتحاجعمرانعراق
- وضعیت شهید: شهیدمفقود(جاویدالاثر)
- صورتقبر: درروستای ساغندویزد
- سن: ۲۲سالو۸ماه
- سمت در جبهه: بسیجی .تکتیرانداز
- نام یگان: نیرویانتظامی
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۱دفعه به مدت ۲۰روز
زندگی نامه شهید حاجحسیناسماعیلیساغندی
شهیدحاج حسین اسماعیلی ساغندی فرزندرحمت اللّه درتاریخ ۱۳۴۲/۰۶/۰۶ هجری شمسی درخانواده ای مستضعف،امّامتدیّن وولایی در روستای ساغند،ازتوابع بخش خرانق شهرستان اردکان،پا به عرصهی وجود گذاشت.پدرش درروستای ساغندبه دامپروری وگلّه داری مشغول بود.بادسترنجی گه ازاین کار پر مشقّت،به کمک خانم خانه دارش ، به دست می آورد،زندگی را اداره می کرد. اوسوّین فرزند خانواده بود که والدین متدیّن وولایی نام زیبای حسین رابرایش انتخاب کردندوبا تمام توان در تربیتش کوشیدند. گویا به آنهاالهام شده بود که این کودک عادّی نیست وحسینی خواهد بود.
۶ساله بود که دردبستان چند پایهی روستای ساغند برای تحصیل علم ثبت نام شد.تاکلاس سوّم دردبستان ساغندتحصیل نمود،امّا به علّت عدم وجودمقطع راهنمایی درآنجا،پدرش مجبورشد برای تحصیل فرزندان دیگرش ساغندرابمقصد یزد ترک کند ودرآنجارحل اقامت گزیندوپساز مدّتی درراه آهن مشغول به کار شد.حسین نیز به همراه خانواده به یزد آمدوادامهی ابتدایی ومقطع راهنمایی رادریزدتحصیل نمود.۱۵ساله بود که انقلاب اسلامی ایرانبه رهبری امام خمینی(ره)به پیروزی رسید.اودرانقلاب گرچه نوجوان کم سنّ وسالی بود،امّاهمراه والدین وهمگام با مردم انقلابی ایران دردریای خروشان انقلاب برضدّرژیم پهلوی می خروشید.احترام برای پدر ومادر رابرخودفرض می دانست. مؤدّب بود ومردمی،مقیّدبه انجام واجبات وترک محرّمات بود.به امام وانقلاب عشق می ورزید.بامدرک سیکل درنیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران استخدام شدوخدمت به مردم را از این طریق برگزید.درسهمیّهی حجّ تمتّع اختصاص داده شده به نیروی انتظامی،قرعه به نامش اقتادوبادعوت خدای سبحان راهی سرزمین وحی شد.سفرحج اثرویژه ای براوگذاشت.گرچه قبلش هم انسان وارسته ومتدیّنی بود ،ولی پس از بازگشت انقلابی دردرونش بر پاشده ،ویک پارچه الهی شده بود.زمانی که حهت اعزام نیرو به جبهه های جنگ تحمیلی سهمیّه ای به نیروی انتظامی تخصیص دادند،وقرارشد به قید قرعه چندنفربه جبهه اعزام شوند،حاج حسین خودداوطلب شدوبدون قرعه ،ثبت نام نمود وداوطلبانه وبسیجی،راهی جبهه های نور برعلیه ظلمت شد.اوسنگرنشینی باملکوتیان رابرآغوش گرم خانواده،وراحت طلبی وغوطه ورشدن دراموردنیوی ومادیات ترجیح داد.این جوان پاکباخته وعاشق حق تنها ۲۰روزدرجبهه درپی معشوق به دنبال وص می گشت .اوگمشدهی خویش رادرجهاد ودفاع از اسلام ومیهن اسلامی جستجو می کرد.سرانجام لحظه ی فراق به سررسیدوزمان وصل باپذیرش معشوق فرارسید.درتاریخ ۲۶\۲\۱۳۶۵درمنطقهی حاج عمران عراق درپاتکی که نیروهای عراق برعلیه نیروهای اسلام داشتند،براثراصابت تیرمستقیم دشمن بعثی ،عروس شهادت رادربرکشیدوروح بلندوملکوتیش،از قفس کوچک جسم خاکیش به ملکوت پرواز نمودوبالاتراینکه مدال پرافتخارشهیدمفقودرابه گردن آویخت ونیکوتراینکه مدال پرافتخارترشهیدجاویدالاثرراتصاحب کردوخانوادهی منتظرش راتاقیامت چشم انتظار کذاشت.به یادآن عزیزسفرکرده صورت قبری درزادگاهش روستای ساغند ودرخلدبرین یزدبسته شد ،تاسنگ نشانی باشدکه ره گم نشودوچراغ هدایتی باشدبرای باز ماندگان وآیندگانی که طالب حقیقتندورهروشهید وشهادت.روحش شادوراهش پررهروباد.