شهید رضا مذکوری اردکانی

زندگی نامه شهید رضا مذکوری‌ اردکانی

 شهید رضا مذکوری اردکانی، فرزند حسین، در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۱ همزمان با عید نوروز و بهار طبیعت در خانواده‌ای مذهبی و عیالوار در محله علی‌بیک اردکان دیده به جهان گشود و همچون گلی تازه رسته در بهار، سرور و شادابی خانه را طراوتی دیگر بخشید. والدین متدیّن و ولایی نام زیبای “رضا” را برای او انتخاب کردند که هم نام هشتمین امام شیعیان و ولی نعمت ایرانیان باشد و هم اعلام رضایت و قدردانی از حق تعالی ازنعمتی که به آنها عطا کرده است. پدر با کار سخت و طاقت فرسای کشاورزی و مادر با کار پر مشقّت خانه‌داری سعی در تربیت اسلامی او نمودند و او را آماده فداکاری در راه اسلام ساختند. دوره ابتدایی را در دبستان فردوسی اردکان تحصیل نمود. سپس در مدرسه راهنمایی حسین علایی ( شهید منتظری فعلی) اردکان دوره راهنمایی را با موفّقیّت گذراند. سپس تحصیل را رها کرد و به کار آزاد روی آورد. با کار بنّایی و سنگ‌کاری هم خدمت به مردم را شروع کرد و هم با دستمزدی که می‌گرفت کمک خرجی برای والدین بود. در زمان پیروزی انقلاب ۱۴ ساله بود. همراه والدین و مردم شهر در فعّالیّت‌ های انقلاب شرکت می‌کرد. در مجالس روضه‌خوانی اهل بیت(ع) خصوصاً در حسینیه علی‌بیک و دعا و قرآن که در محلّه برگزار می‌شد، حضوری فعّال داشت. اهل روزه و نماز جماعت بود. به همه احترام می‌گذاشت. برای پدر و مادر احترامی خاص قائل بود. همه او را دوست می‌داشتند؛ چون خود تحمّل بعضی مشکلات نموده بود، بسیار مراقب تحصیل خواهران خود بود و آنها را به درس خواندن سفارش و تشویق می‌کرد. عاشق انقلاب و خدمت به مردم بود. در سپاه ثبت نام کرد وتحت سرپرستی سپاه پاسداران دراصفهان آموزش دید و به خدمت سرباری مشغول شد. او فرصت را غنیمت دانست و زمانی که جبهه‌های جنگ عراق علیه ایران نیاز به رزمنده داشت؛ داوطلب حضور در جبهه و همسنگری با افلاکیان گردید. سنگر عزّت ، شرف و دفاع ازاسلام را بر راحتی درمحل و پیروی از هوای نفس ترجیح داد و به جبهه اعزام شد.مدّت ۷ ماه و ۲۱ روز از بهترین و شیرین‌ترین و با ارزش‌ترین زمان عمر و جوانی خویش را در راه جهاد و مبارزه با دشمنان اسلام صرف کرد و در نتیجه این از خود گذشتگی و فداکاری، جاودانگی و عزّت دنیا و آخرت را تحصیل نمود. در جبهه با توجّه به رشادت ‌هایی که از خود بروز داد، فرماندهی گروهان را به عهده گرفت.سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۱/۲۲در منطقه عملیّاتی دهلران در عملیّات والفجر۱ به شدّت مجروح شد وچون به علّت اوضاع نا مساعد منطقه و آتش پر حجم دشمن انتقالش به پشت جبهه میسّر نگردید، به خیل شهدا پیوست و با پرواز روح بلندش به ملکوت به جنان پر کشید و علاوه بر شهادت ، جسم پاکش سال‌ها در میدان نبرد ماند و مدال پر افتخار شهید مفقود را نیز به گردن آویخت و خانواده خویش را چشم انتظار گذاشت. در تاریخ ۱۳۷۴/۵/۷ ،پس از ۱۲ سال و ۴ ماه چشم انتظاری خانواده و دوری از وطن با شناسایی توسط گروه تفحّص پیکر پاکش به وطن بازگشت وبعد از تشییع با شکوه بر دستان و دوش مردم قدرشناس و شهیدپروراردکان در بهشت شهدای شهرستان به خاک سپرده شد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.                                

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحیم

حال که به جبهه می‌روم، به خاطر کینه و بغض نیست؛ بلکه به خا طر اسلام و صدور انقلاب و رضای خدا می‌باشد.

 خداوندا ! به محمّدت قسم و به خمینی امّت قسم که چیزی گرانبهاتر از خونم ندارم؛ آن هم در راه تو هدیه می کنم …. من می‌خواهم با خون خود درخت اسلام را آبیاری کنم.