شهید سید آیت الله طبایی عقدا

توسط جولای 2, 2015شهدا, منطقه اروند رود

مقام معظم رهبری: باید یاد حقیقت و خاطره‌ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن، زنده نگه داشت.


شهید
سیّد آیت‌ طبایی:
خدا را فراموش‌ نکنید و از خدا بخواهید که‌ هرگز شما را به‌ حال‌ خود وا مگذارد.

شهید سیّد حسن‌ طباطبایی‌ مزرعه‌ نو

اطلاعات شخصی شهید

  • نام و نام خانوادگی: سیّدآیت‌طبایی‌عقدایی
  • نام پدر: سیّدمحمود
  • تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۱۲/۰۱
  • محل زندگی: تهران
  • مدرک: دیپلم‌علوم‌تجربی
  • محل تحصیل: تهران
  • وضعیت تاهل: متأهّل
  • تعداد فرزند: ۱پسر
  • شغل: پاسدار
  • نام عملیات: والفجر۸
  • تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۰
  • محل شهادت: فاو
  • نحوه شهادت: شدّت‌جراحات‌از‌ناحیه‌شاهرگ‌گردن
  • محل خاکسپاری: گلزارشهدای‌لویزان‌تهران
  • سن: ۲۵سال
  • سمت در جبهه: معاون‌گردان‌ادوات
  • نام یگان: تیپ‌۱۰سیّدالشّهداء

زندگی نامه شهید سیّد آیت‌ طبایی‌ عقدایی

کتاب سرخ شهادت را می گشاییم؛ در صفحه ای خونبار از این کتاب سراسر عظمت و اقتدار، به شهیدی بر می خوریم از سلسله جلیله سادات در منطقۀ عقدای اردکان به نام شهید سیّد آیت الله طبایی عقدایی، فرزند سیّد محمود ،که در تاریخ ۱۳۳۹/۱۲/۱ در خانواده ای مذهبی در تهران متولّد شد.او سوّمین فرزند و دوّمین شهید خانواده طبایی است. از بدو تولّد گویا بر پدر و مادرش الهام شده بود که این کودک آیتی از آیات الهی خواهد بود و بدین سبب نامش را “آیت الله” گذاشتند.کودکی را با دسترنج پدری متدیّن و در دامن مادری متعهد و ولایی گذراند و پرورش یافت و در پایان ۶ سالگی به مدرسه رفت و دوره ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه را در تهران با موفّقیّت گذراند. در رشتۀ تجربی دیپلم گرفت. قبل از رسیدن به سنّ بلوغ مقیّد به انجام تکالیف شرعی و انجام واجبات و ترک محرّمات بود. اهل نماز جماعت ، شرکت در مجالس قرآن ، دعا ، روضه سید الشهدا(ع) ، کار ، تلاش ، مطالعه و تفکّر بود و از بهترین دانش آموزان کلاس محسوب می شد.در دوران جوانی شاهد مبارزات حق طلبانه ملّت قهرمان ایران در تهران بر علیه حکومت دست نشانده پهلوی بود. همراه با مردم در راهپیمایی ها شرکت می کرد و در پخش اعلامیه های امام خمینی (ره) شرکت داشت. پس از خدمت سربازی وارد سپاه پاسداران شد و لباس رزم پوشید.در سال ۱۳۶۳ با خواهر شهید حجّت موسی نژاد ازدواج کرد. ثمره ازدواجش یک فرزند پسر بود. او با لباس رزم در مراسم ازدواج شرکت کرد. وقتی از او سؤال کردندکه چرا با این لباس آمدی؟ اظهار داشت: این کفن من است و با هیچ لباسی عوض نخواهم کرد. برای اینکه کمتر به مرخصی بیاید و بیشتر در جبهه بماند با چند نفر از دوستانش خانه ای را در دزفول کرایه کرد و با همسر و فرزند چهار ماهه اش در آن شرایط سخت که دشمن دزفول را موشک باران می کرد، در دزفول ساکن شد.در آن زمان معاونت گردان ادوات تیپ ۱۰ سید الشهدا را به عهده داشت. در بهمن ماه ۱۳۶۱ برادر کوچکش ،سیّد علی، در عملیّات والفجر مقدماتی در فکّه مفقود گشت.از این که برادر کوچک تر در شهادت گوی سبقت از او ربوده بود، رنج می برد. مرتّب در آرزوی شهادت ،با ارزش ترین روزهای زندگی خود را در سنگرهای جهاد و عزّت و شرف گذراند.تا اینکه سرانجام پس از ۲۵ سال تلاش و مجاهدت در راه معشوق، در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۰ در عملیّات والفجر ۸ در منطقۀ عملیّاتی فاو در اروند رود به آرزوی دیرین خود رسید. از ناحیه گردن ( شاهرگ ) به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بلندش به ملکوت، عروس شهادت را در بر کشید و به ملاقات مولایش امام حسین -علیه السّلام- و برادر شهیدش سیّد علی شتافت.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه در تهران از قلهک تا لویزان به گلزار شهدای لویزان ( امام زاده پنج تن ) منتقل شد و در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحیم

ای برادران و خواهران عزیز ! برای اینکه هرگز در منجلاب نیفتید و دام شیطان شما را به تور نیندازد، هرگز خدای خود را فراموش نکنید و از خدا بخواهید که هرگز شما را به حال خود وامگذارد. « من ذکر الله ذکره » هر که به یاد خدا باشد، خدا به یاد اوست. …. همیشه هدف را الله قرار دهید و از او بخواهید که انتهای راهتان را شهادت قرار دهد … مبادا لحظه ای غفلت کنید و مادیّات شما را مشغول به خود کند و غرق در آن شویدکه همانا خفه خواهید شد.


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید:
لینک کوتاه: http://ganjine-420.ir/45UUI

نظر خود را بیان کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.