شهید سید علی میرقانعی اردکانی

زندگی نامه شهيد سیّد علی‌ میرقانعی‌ اردکانی

شهيد سيّدعلي ميرقانعي اردكاني، فرزند سيدحسين، در تاريخ 1344/8/1 هجري‌شمسي در خانواده‌اي مذهبي و از سلالة پاك رسول‌الله(ص) و زهراي اطهر(س) در اردكان ديده به جهان گشود. والدين بر اساس اعتقادات مذهبي و عشق به ولايت نام “علي” را برايش انتخاب كردند و به تربيت اسلامي‌اش كمر همّت بستند؛گويا احساس كرده بودند كه اين كودك قرار است زندگي تاريخ‌سازي داشته باشد. سیّدعلي كودكي را در ساية محبّت پدر و در دامان مادر با تعاليم اسلامي و عشق به ولايت گذراند.در 6 سالگي به مدرسه رفت و دورة‌ ابتدايي رادردبستان فردوسی با موفّقيّت طي كرد. پس ازآن وارد مدرسة راهنمايي مرحوم حسين علايي اردكان شد و تا كلاس سوّم را با معدل خوب به پايان رسانيد. سپس طينت پاك و تربيت صحيح موجب شد تحصيل كلاسيك را رها نموده و در حوزة علميّة امام صادق (ع) اردكان ثبت نام نمايد كه پس از پذيرفته شدن، مدّت دو سال در حوزه تحصيل نمود و علاوه بر تحصيل علوم ديني از نظر معنوي نيز جهشي چشمگير داشت.شهيد ميرقانعي در انقلاب با وجود سن كم، همراه والدين و مردم انقلابي شهر، درس آزادگي و مبارزه با ظلم را تمرين ‌نمود. او عاشق انقلاب و امام خميني بود. جواني بود نجيب و با محبّت؛ به والدين احترامي خاص مي‌گذاشت. در حين تحصيل،در كار كشاورزي به پدر كمك مي‌كرد. در انجام واجبات شرعي و ترك محرّمات مقيّد بود و به ديگران نيز سفارش مي‌كرد. مراقب نماز اوّل وقت و جماعت بود. در مراسم دعا و نيايش و قرآن و عزاداري اهل بيت(ع) فعّالانه حضور داشت و حتّي در برپايي‌این مراسم مي‌كوشيد.زماني كه جبهه‌هاي جنگ عراق عليه ايران به رزمنده نياز داشت،كلاس و درس و بحث حوزه را رها نمود و در بسيج ثبت نام كرد و پس از فراگرفتن آموزش نظامي راهي سنگرهاي عشق و ايثار شد و همنشيني كرّوبيان و قدسيان را بر امور مادّي و آغوش گرم خانواده ترجيح داد و سعادت و سربلندي خود را در آسايش و راحتي مسلمين و رنج خويش دانست.دو دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت 7 ماه و 16 روز از گرانبهاترين و با ارزش‌ترين فصل زندگي و جواني و عمر كوتاه و با بركت خود را در راه جهاد و دفاع از ميهن اسلامي ايران صرف نمود و براي خود و خانواده‌اش عزّت و سربلندي دنيا و آخرت را خريد. او جبهه را محل جهاد و مبارزه با دشمن متجاوز و نفس خويش يافته بود و در آرزوي شهادت يا فتح و باز نمودن راه كربلاي حسين -علیه السّلام- لحظه شماري مي‌كرد.سرانجام در تاريخ 1361/11/22 همزمان با شب سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران در منطقة عمليّاتی فكّه و در عمليّات والفجر مقدّماتي به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بلندش از قفس كوچك جسمش به شهادت رسيد و به جنان پر كشيد.جسم پاکش سال‌ها در بيابان‌هاي كربلاي جنوب ايران ماند و علاوه بر شهادت، افتخار شهيد مفقود را نيز به دست آورد؛ تا اين كه پس از 8 سال دوري از وطن و چشم انتظاري والدينش در تاريخ 1369/10/22 پس از شناسايي توسط گروه تفحّص به وطن بازگشت و با تشييع با شكوه بر دستان و دوش مردم شهيد پرور دیارمان در بهشت شهداي اردكان به خاك سپرده شد.            

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحيم

اي پدران و مادران ! فرزندان خردسال و كوچك خود را هم جوري تربيت كنيد كه در آينده عاشقان اسلام و ياري كنندگان اسلام باشند.

شما اي دانش‌آموزان عزيز و گرامي ! به درس خود ادامه دهيد و اگر موقعي اسلام احتياج به شما پيدا كرد، درس را ترك كرده و به ياري اسلام بشتابيد.