مقام معظم رهبری: پروردگارا! مرگ ما را جز به شهادت در راه خودت قرار مده.
شهید عباس حیدری: شهادت و مهیّا بودن برای شهادت است.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: عباسحیدریترکآباد
- نام پدر: حسن
- تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۱/۱
- محل زندگی: ترکآباداردکان
- میزان تحصیلات: اوّلدبیرستان،رشتهتجربی
- محل تحصیل: دبیرستانشرفاردکان
- وضعیت تاهل: مجرّد
- شغل: محصّل
- نام عملیات: والفجرمقدّماتی
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲(مفقود)
- محل شهادت: فکّه
- نحوه شهادت: بهجاماندندرمنطقه
- تاریخ خاکسپاری: ۱۳۶۹/۱۰/۲(پساز۸سال)
- محل خاکسپاری: گلزارشهدایترکآباد
- سن: ۱۵سالو۱۰ماه
- سمت در جبهه: تکتیرانداز
- نام یگان: گردانمسلمازلشکرنجفاشرف
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۲دفعه به مدت ۴ماهو۲۴روز
زندگی نامه شهید عباس حیدری ترک آباد
درصبحگاهی نسیم بهاری،باگریه نوزادی، در بدو تولّد، سکوت شب را در هم شکست . همهمۀو شادی خانواده حسن حیدری را در بر گرفت و امید را در دل آنها زنده کرد. خانواده نام نوزاد خود را” عباس” گذاشتند. گویا نام و نام خانوادگی هر دو بنا به تقدیر الهی با مسمّا انتخاب شده بود و این نام به تأسّی ازنام قمر بنی هاشم و حیدر کرّار انتخاب شده بود.پس از رشد و نمو کودکی ، دوران تحصیل در مقاطع ابتدایی و راهنمایی را در ترک آباد طی کرد، سپس وارد دبیرستان شرف اردکان شد و در رشته تجربی سال اوّل را با موفّقیّت به پایان رساند. در کنار تحصیل آموختن اصول دین و شرکت در جلسات مذهبی، عزاداری و به ویژه حضور در بسیج وجهۀ همّت خود ساخت.به حضور در نماز جمعه و جماعت پایبند بود. به گفتۀ خانواده اش با توجه به صغر سن، اهل نماز شب بود. به پدر و مادر احترام می گذاشت و در کارها کمک کار پدر و مادر بود. روحیّۀ اسلامی توام با غرور جوانی او را به صحنه های مبارزه کشاند.هنوز ۱۷ بهار از عمرش نگذشته بود که در صف دلیر مردان اسلام به مصاف با دشمن بعثی، حضور یافت. دو دفعه به جبهه اعزام شد مدت ۴ ماه و ۲۴ روز در جبهه بود.در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۲۲ در عملیّات والفجر مقدماتی در منطقۀ فکّه به شدّت مجروح شد و به علّت به جا ماندن در منطقه به شهادت رسید و تا ۸ سال مفقود الاثر بود و روح نورانیش همچنان مناطق جنگی جنوب را منوّر می ساخت.تا اینکه این چراغ پر فروغ پس از ۸ سال در تاریخ ۱۳۶۹/۱۰/۲ به زادگاه خویش مراجعت نمود و پس از تشییع با شکوه در کنار سایر شهدای همرزمش در گلزار شهدای ترک آباد آرمید.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
وصیت نامه شهید بزرگوار
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
با سلام و درود بر منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج) و نایب بر حق او امام خمینی وصیت نامه خود را آغاز می کنم من به فرمان خدا و فرستادگان او به فرمان امام که چنین فرموده اند، در نزد خدا هیچ قطره ای با ارزشتر از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود نیست و همچنین جوانان برومند به جبهه ها بروند تا تکلیف جنگ را معین کنند عمل کردم و به جبهه حق علیه باطل رفتم . اگرچه من هیچ گاه افتخار شهادت نصیبم نمی شود ولی باز برای اینکه به گفته رسول اکرم (ص) که فرموده است، هر مسلمان به هنگام خوابیدن باید وصیتنامه اش زیر سرش باشد ، عمل کردم . هر انسانی بیش از یک بار از این دنیا بار سفر را به دنیای آخرت نخواهد بست و این چه بهتر که بار سفر خود را بر بندد و به سوی معشوق خود الله بشتابد. یعنی اینکه در راه خدا رخت بر بندد. شهادت افتخاری است برای کسانی که لیاقت آن را دارند که اگر این افتخار نصیب من شد پیامم به امت همیشه در صحنه ایران این است که هیچ موقع امام را تنها نگذارید و دعای او را نیز فراموش ننمائید و همچنین فرزندان خویش راطوری تربیت کنید که با قوانین اسلام مغایرت نداشته باشد و بعداً آنها را به جبهه ها بفرستید تا مسئله جنگ بزودی حل شود این یکی از سخنان امام است و بعد ، از خدا می خواهم که به خانواده های شهداء صبری جمیل و اجری جزیل عنایت فرماید و اگر که خودم شهید شدم به پدر و مادرم صبر و استقامت بدهد ای پدر و مادر عزیزم خواهش من از شما این است که در مرگ من عزاداری نکنید و لباس سیاه بر تن نکنید. همچنین گریه و زاری هم نکنید زیرا دشمن با این عکس العمل شما شاد می شود این خواهش را از برادران و خواهرانم نیز می کنم پدر و مادرم امیدوارم دو برادر کوچکم را نیز اسلامی تربیت کنید تا ایشان نیز بتوانند در راه اسلام با تمام تلاش خود کار کنند و تقاضای سومم از پدر و مادرم این است و آن اینکه به مدت یک ماه برایم روزه و به مدت یک سال برایم نماز بخوانید مادر مهربانم هر موقع که سرقبرم آمدی و اگر خواستی گریه کنی یاد سالار شهیدان حسین بن علی و فرزندانش بکن و برای آنها اشک بریز . و این را برای شما بگویم که اگر من شهید شدم و جسمم ناپدید شد هیچ ناراحت نباشد و این را بدانید که تمام شهیدان با هم هستیم و بجای من قبر شهدای دیگر را زیارت کن ، به قول شهید حسن نیک یک آرزو در دلم باقی ماند و آن اینکه سنت رسول اکرم را بجانیاوردم یعنی ازدواج نکردم .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
عباس حیدری