مقام معظم رهبری: پروردگارا! مرگ ما را جز به شهادت در راه خودت قرار مده.
شهید محمود رضایی: نمارتان را در اوّل وقت بخوانید و به خصوص در نماز جماعت شرکت نمایید.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: محمودرضاییاحمدآباد
- نام پدر: جواد
- تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۵/۰۳
- محل زندگی: احمدآباداردکان
- میزان تحصیلات: اوّلراهنمایی
- محل تحصیل: مدرسهراهنماییابوریحاناحمدآباد
- وضعیت تاهل: مجرّد
- شغل: پاسدار
- نام عملیات: والفجر۲
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۰۶/۲۹
- محل شهادت: دربندیخان عراق
- نحوه شهادت: اصابتترکشبهبدن
- محل خاکسپاری: گلزارشهدایاحمدآباد
- سن: ۱۷سالو۲ماه
- سمت در جبهه: معاونگروهان
- نام یگان: لشکرنجفاشرف
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۳دفعه به مدت ۷ماه
زندگی نامه شهید محمود رضایی احمد آباد
شهید محمود رضایی، فرزند جواد، در تاریخ ۱۳۴۵/۵/۳ هجریشمسی در خانوادهای متدیّن و کشاورز در احمدآباد اردکان چشم به جهان گشود. کودکی را با دسترنج پدرش جواد با شغل پر مشقّت کشاورزی و در دامان مادری متعهد و ولایی طی کرد. پدر و مادر عاشق اهل بیت(ع) نام او را یکی از القاب رسول گرامی اسلام “محمود” انتخاب کردند و چنان در تربیتش همّت گماشتند که گویا به آنها الهام شده بود که محمود باید ذخیرهای برای اسلام و یاری دین خدا باشد. او پنجمین فرزند خانواده بود.۶ ساله بود که به مدرسه رفت. دوره ابتدایی را در دبستان احمدی احمدآباد با موفّقیّت طی کرد. سپس وارد مدرسه راهنمایی ابوریحان احمدآباد شد و سال اوّل راهنمایی را نیز با توفیق پشت سرگذاشت.تربیت صحیح والدین و درک انقلاب اسلامی و شرکت او در مراسم انقلاب او را جوانی روشن، دوست داشتنی و محبّ اهل بیت و عاشق انقلاب و امام به بار آورد. با تشکیل سپاه پاسداران در اردکان تحصیل را رها کرد و در سپاه ثبتنام نمود و به لباس پر افتخار پاسداری ملبّس شد و به حراست از انقلاب مشغول گردید.محمود فردی بسیار صبور بود . خشمگین نمیشد. اهل نماز اوّل وقت و جماعت و جمعه و نماز شب بود. حتّی دیگران راسفارش میکردکه نماز شبتان ترک نشود. در اوقات فراغت کاشیکاری میکرد تا کمک خرجی برای خانواده باشد.زمانی که احساس کرد جبهههای جنگ عراق بر علیه ایران نیاز به رزمنده دارد به عنوان بسیجی داوطلبانه راهی جبهه شد. آغوش خانواده را رها و سنگر سخت و جبهه عشق را برگزید و با عاشورائیان سنگرنشینی عشق را اختیار کرد.سه دفعه به جبهه رفت و مدّت ۷ ماه از بهترین روزهای جوانی و زندگی خود را در جبهههای نبرد در راه حفظ اسلام و میهن اسلامی گذراند.در جبهه مسئولیّت معاون گروهان را به عهده گرفت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۶/۲۹ در عملیّات والفجر ۲ در منطقه دربند عراق بر اثر اصابت ترکش به بدنش به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بلندش از جسم خاکی و کوچکش به ملکوت، شهد گوارای شهادت را نوشیده ، به خیل شهدا پیوست.جسم پاکش به تأسّی از مولایش امام حسین -علیه السّلام- به مدّت ۴ ماه در بیابانهای عراق بر زمین ماند و به عنوان شهید مفقود مفتخر گردید. تا این که پس از ۴ ماه دوری از وطن پیکر پاکش به ایران بازگردانده شد؛ امّا به اشتباه به اردکان فارس برده شد که پس از بازگشت به اردکان بعد از تشییع باشکوه بر دستان و دوش مردم شهیدپرور و قدرشناس اردکان و احمدآباد در گلزار شهدای احمدآباد در کنار دیگر همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید بزرگوار
بسم الله الرحمن الرحیم
من در جبهه جنگ علیه دشمنان قرآن و اسلام هستم و پیروزی اسلام هدف من میباشد و شهادت آرزوی من است. از شهادت خوفی ندارم؛ زیرا شهادت سعادت هر انسان صالح میباشد و باید بگویم کسانی باید از مرگ بترسند که مرگ را نابودی خود میدانند.