مقام معظم رهبری: هیچ چیزی بالاتر از این نیست که انسانی به دست خود، با اراده و اختیار خود، جان و هستی خود را فدای یک آرمان بزرگ و والای الهی بکند.
شهید مصطفی شعبانی: من برای تکلیف شرعی خود به جبهه آمدهام.
- اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: مصطفیشعبانیاردکانی
- نام پدر: حسین
- تاریخ تولد: ۱۳۵۰/۰۶/۰۱
- محل تولد: اردکان
- میزان تحصیلات: اوّلراهنمایی
- محل تحصیل: راهنماییسعدیاردکان
- وضعیت تاهل: مجرّد
- شغل: آزاد
- نام عملیات: نصر۷
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۵/۱۴
- محل شهادت: سردشت
- نحوه شهادت: متلاشیشدنبدن
- محل خاکسپاری: گلزارشهدایاردکان
- سن: ۱۷سالو۱۱ماه
- سمت در جبهه: سرگروهتیمشناسایی(اطّلاعاتعملیّات)
- نام یگان: تیپ الغدیر یزد
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۵دفعه به مدت ۱۷ماهو۴روز
زندگی نامه شهید مصطفی شعبانی اردکانی
شهید مصطفی شعبانی اردکانی، فرزند حسین، در تاریخ ۱۳۵۰/۶/۱ هجریشمسی در خانوادهای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود. پدر و مادر متدیّن و ولایی نام اولّین فرزند خود را یکی از القاب رسول گرامی اسلام، مصطفی، انتخاب کردند. گویا در بدو تولّد به والدین الهام شده بود که این کودک برگزیده خواهد شد و مورد قبول حق تعالی قرار خواهد گرفت. به تربیت او کمر همّت بستند و همگام با تربیت روحی و جسمی، سعی کردند آموزه های دینی او را پایهریزی و تقویت نمایند.در سن ۶ سالگی او را به مدرسه بردند. دوره ابتدایی را در دبستان فاضل اردکان گذراند. سپس وارد مدرسه راهنمایی سعدی شد و کلاس اوّل راهنمایی را به پایان رسانید.مصطفی جوانی نجیب ، خوشرو و دوست داشتنی بود. در زمان پیروزی انقلاب ۹ سال بیشتر نداشت؛ امّا همراه والدین در مراسم انقلاب و ضدّ رژیم پهلوی شرکت داشت. حضور او به همراه والدین در مراسم دینی و عزاداری اهل بیت، او را عاشق انقلاب و اهل بیت کرده بود.مقیّد به انجام واجبات و ترک محرّمات دین بود. به نماز و روزهاش اهمّیّت خاصّی میداد. در مجالس قرآن ، دعا و روضهخوانی شرکت میکرد.او عاشق اسلام و انقلاب و امام بود. کلاس اوّل راهنمایی بود که نیاز جبههها به رزمنده او را بر آن داشت که در بسیج ثبتنام کند. آموزش نظامی را فرا گرفت و در ۱۸ آبان ۱۳۶۴ کلاس درس و تحصیل را رها کرد ه، راهی جبهههای نور بر علیه ظلمت شد و سنگرنشینی عشق و دفاع از اسلام را بر کلاس درس و آغوش خانواده ترجیح داد.تربیت صحیح و لقمه حلال و شیر پاک او را با صفا و ملکوتی کرده بود. سعادت خویش را در عزّت اسلام و مسلمین و دفاع از اسلام میدانست.۵ نوبت به جبهه اعزام شد و مدّت ۱۷ ماه و ۴ روز از بهترین و ارزشمندترین و شیرینترین ایام جوانی و زندگی خویش را در جبههها و در سنگرهای عزّت و شرف در دفاع از اسلام و میهن اسلامی ایران گذراند. در عملیّات های مختلف شرکت کرد و جز به پیروزی اسلام یا شهادت به چیزی نمیاندیشید.در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در عملیّات کربلای ۵ شرکت کرد و از ناحیه دست راست مجروح شد. قبل از بهبودی کامل باز راهی جبهه شد. در جبهه مسئولیّت های مختلف پذیرفت. آخرین مسئولیّت او سرگروه تیم شناسایی (اطّلاعات و عملیّات ) بود.این جوان پاکباخته و عاشق اسلام، سرانجام در تاریخ ۱۳۶۶/۵/۱۴ در عملیّات نصر ۷ در منطقه عملیّاتی سردشت به شدّت مجروح شد. به حدّی که به تأسّی از مولا و الگویش سالار شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین -علیه السّلام-، بدنش پاره پاره شد . او با پرواز روح بلندش از قفس کوچک جسمش به جنان پر کشید و شهد گوارای شهادت نوشید و بر شهدای کربلا مهمان شد تا گواه مستندی با شد در پیشگاه حق تعالی و حضرت زهرا -سلام الله علیها- در یاری رساندن به اسلام و اهل بیت و هم اتمام حجّتی شد برای جوانان هم سن و سالش در امروز و فرداهای تاریخ که شهدا از عمر خود چگونه استفاده کردند و جوانی خویش را صرف چه کردند و با چه معاوضه و معامله کردند.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه بر دوش مردم شهید پرور و قدرشناس اردکان در بهشت شهدا به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید بزرگوار
بسم الله الرحمن الرحیم
ای خدای من، تنها برای خاطر رضای تو و برای حمایت و پاسداری از حریم قدسی اسلام به اینجا آمدهام و همدوش با کفر ستیزان جبهههای نور علیه ظلمت میرزمم تا کفر را ریشه کن کنم و اسلام به تمام معنی را در آن سرزمین به اجرا در آورم.