زندگی نامه و وصیتنامه شهید حسین دهستانی

گزیده ای از وصیت نامه شهید

خدایا جند‌الله‌ را که‌ با‌ سوگند ثارالله‌، درسنگر‌ روح‌ الله‌، برای‌ شکست‌ عدوالله‌ و استقرار‌ حزب‌ الله‌، زمینه‌ ساز‌ حکومت‌ جهانی‌ بقیه‌ الله‌ است‌ حمایت‌ فرما

مسئولیت های شهید در  جنگ

  • قائم‌مقام‌اطّلاعات‌عملیات

زندگی نامۀ شهیدگرانقدر سردار حسین دهستانی

    درهفتم مرداد ۱۳۴۴ شمسی درخانوادۀ استادمحمّددهستانی(خیّاط)درشهر اردکان فرزندی قدم به عرصه وجود می گذارد که سرنوشتی حسین گونه برایش رقم خورده است. خانواده او به عشق امام حسین -علیه السّلام- نام “حسین” را برای او بر می گزیندوبه تربیتش کمرهمّت می بندد.گویا به آنها الهام شده که قرار است این طفل سرنوشتی تاریخ ساز داشته باشد وچون مولایش امام حسین -علیه السّلام- با ظلم بستیزد و همان راهی را انتخاب کند که سرور آزادگان انتخاب کرد.
وچه زیبا و با مسمّی بود این نام٬ او همان است که پس از گذشت نوجوانی و در اوان جوانی در جبهه های نور بر علیه ظلمت، سردار رشید اسلام ( قائم مقام اطلاعات عملیّات تیپ پیروز الغدیر یزد ) شد.
۶ساله بود که به مدرسه رفت.دورۀ ابتدایی رادردبستان کاتب ودورۀ راهنمایی رادرمدرسۀ راهنمایی سعدی اردکان با موفّقیّت طی کرد.دورۀ متوسطه رادردبیرستان فارابی اردکان دررشتۀ فرهنگ وادب شروع نمودوتا کلاس چهارم ادامه داد. ازهمان اوّل کودکی مشخص بودکه علاوه بر تربیت صحیح وفضای معنوی موجوددرجامعه وعشق به اهل بیت عصمت و طهارت -علیهم السلام- اورادرمسیری تعالی بخش قرار داده است . در اوج انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره)،کودکی۱۳   ساله بود، امّادرمبارزات ضدرژیم وانقلاب،اعم از حضوردرمراسم، تظاهرات،شعارنویسی وپخش اعلامیه، نقشی فعّال داشت. همزمان با شروع جنگ تحمیلی،چون دیگرجوانان میهن اسلامی ایران جهت اعزام به جبهه سراز پا نمی شناخت.کلاس درس وآغوش گرم خانواده رارهاوسنگرنشینی عشق وایثاررابرگزید. حسین وقتی به سنّ ازدواج رسید سنّت رسول گرامی اسلام را به جای آورد . با دختری عفیف از خانواده ای متدیّن ازدواج کرد؛ امّا متأسفانه ازاین شهید گرانقدر فرزندی به یادگار نمانده است. هیچ گاه زرق وبرق، زخارف دنیاو عوامل مادّی نتوانست اورا بفریبد ومانع رشد معنوی او گردد .با وجود داشتن همسروزندگی راحت در شهر باز جبهه وسنگرنشینی با قدسیان وجهادرابرگزید .
با جهان مادّی خداحافظی کرده،روبه دیار یار،وصال معشوق را طلب نمود.شجاعت ورشادتی که از اوبروز کرد، موجب شد از همان اوایل ورود به جبهه، وارد واحد اطلاعات ـ عملیّات لشکر ۸ نجف شود.پس از اندک زمانی،باتوجّه به لیاقت وشایستگی که از خود نشان داد ،مسؤلین جنگ، در حسّاس ترین مأموریّت ها از وجود او استفاده کرده و او سرافرازانه این مأموریت ها را پشت سر می گذاشت. با تشکیل تیپ مستقل الغدیر یکی از شخصیتهای پرافتخار اطلاعات عملیّات تیپ شدودرنهایت مسئولیّت شناسایی تمام عملیّات های تیپ ، به عهده او محوّل شد.
«والفجر مقدماتی ، والفجر یک ، والفجر ۴ ، خیبر ، بدر ، قدس ۵ ، کربلای ۴و کربلای ۵ ازجملۀ عملیّات هایی است که شهید حسین دهستانی سهم بزرگی در پیشبرد آنها داشت. آخرین سمت او قائم مقام اطلاعات عملیّات تیپ پیروز الغدیر یزد بود.(۱)
باوجوداینکه موقعیّت های مناسب جهت ارتقای رتبه ومقام برایش پیش می آمد، هیچ گاه حاضر به ترک این سنگر نگردید.
عاقبت این سردارمخلص،شجاع ،بی ریاوگمنام جبهه ها درتاریخ۱۳۶۵/۱۰/۲۸در عملیّات کربلای ۵ با نوشیدن شهد شیرین شهادت ، روح بلند وملکوتیش از جسم کوچک وخاکیش به رضوان پر کشیدودر جوار ربّش آرمید. در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱۳ پیکر پاکش زینت بخش دست های امّت حزب الله اردکان شده ، پس از تشییع با شکوه و وداع با جسمش٬ پیکر مطهر او درگلزار شهدای اردکان به خاک سپرده شد؛ ولی رشادت ها٬ حماسه ها و دلاورمردی هایش هنوز ورد زبان هاست. همو که تازه بعد از شهادتش مردم وحتّی دوستان ونزدیکانش فهمیدند چه گوهر گرانبهایی از دست جبهه ها رفته است.

       روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

وصیتنامه شهید حسین دهستانی

بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
گمان نکنید که شهیدان مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدا روزی می خورند
و من کان یر جوالقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا شرک بعباده ربه احدا :
کسی که امید دارد به ملاقات پروردگارش پس باید کار شایسته کند و کسی را در پرستش شریک خدا قرار ندهید .
بسم رب شهداء والصدیقین

با درود فراوان به منجی عالم ، امید مستضعفان ولی عصر حجه بن الحسن (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و سلام درود به مردم قهرمان و شهید پرور ایران که با تمام قدرت امام را یاری کرده و رزمندگان اسلام تنها نگذاشته و نخواهد گذاشت و سلام ودرود به تمام معلولین و زخمیهای جنگ تحمیلی و سلام بر پدر و مادرانی که فرزندانشان را برای حفظ قرآن و اسلام به جبهه ها   می فرستند و با نام خدا وصیت نامه ام را شروع می کنم
خیلی می خواستم یار امام باشم و جزء لشکر جندالله بر علیه کافران همراه با برادران دیگر بجنگم . و همچنین در سنگرها دست به دعا بزنم و از شب تا صبح با ذکر خدا بار گناهانم برداشته شودای خدا: ما انسانها چقدر زیانکاریم ای خدا تو هستی که      می توانی ما را نجات دهی .
خدایا، پروردگارا، ما را به راه راست هدایت کن و راه حق به ما نشان بده تا بتوانیم برای تو خدمت کنیم . خدایا : می دانم تو راه حق به ما نشان دادی ولی من نتوانستم تا حد توانم برای اسلام و مسلمین خدمت کنم و خدایا چگونه جواب مردم را بدهم مردمی که برای پیشبرد اسلام و برای آزادی مستضعفین این همه زحمت می کشند . جوانان خود را فدای اسلام می کنند اما من چه کار می توانم بکنم تنها یک جان دارم که فدا می کنم این هم اگر مورد قبول خداوند قرار بگیرد .
مادرم ، پدرم ، برادران و ای خواهران گرامی از شهید شدن من ناراحت نباشید شما امام حسین (ع ) را در نظر بگیرید ، علی اکبر و علی اصغر را در نظر بگیرید آنها با خون خود اسلام را آب یاری کردند . آنها با خون خود اسلام را زنده کرده و به دست ما سپردند ما هم باید آن را زنده نگه داریم پدر و مادرم برادران و خواهرانم اسلام هرگز زنده نمی ماند مگر اینکه به دستورات آن عمل کنیم و هرگز نمی توانیم به دستورات آن عمل کنیم مگر اینکه مسلمان به تمام معنا و پرهیزگار باشیم .
مردم مسلمان فرزندانتان را بفرستید تا اخلاق اسلامی بیاموزند و مسلمان به تمام معنا شوند و بدانید هیچ آموزشگاهی بهتر از جبهه نیست . در جبهه هم آموزش می بینند و امتحان خودشان را می دهند که عده ای در این امتحان قبول شده به لقاء الله      می پیوندند و عده ای هم را ه آنها ادامه می دهند .ای خدا رزمندگان همچنان در سنگر هستند در سنگری کوچک اما به عظمت یک کاخ آنها در سنگری هستند که دیواره آنها با گونی های پر از خاک چیده شده و انگار در اطاقی هستیم که چهار اطراف آن  آینه بندان شده است . آنها در سنگری هستند که ظاهرا خیلی تاریک است اما در آن سنگر نور خدا تابیده است . نور خدا از صورت برادری می تابد و در آینه های اطراف پخش می شود . آری در همین سنگرها در دل شب برادری می گوید :

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم یا فارج الهم و منفس الغم و مذهب الاحزان و مجیب دعوه المضطرین یا رحمن الدنیا و الاخره و رحیمهما انت رحمتی و رحمه من تغضینی بها عن رحمه من سواک و تعضی بها عنی الدین
به نام خداوند بخشنده مهربان

بار خدایا ای گشاینده گره اندوه و زداینده غم و ای برنده غصه ها و ای برآورنده دعا بیچارگان ای خدای بخشاینده در دنیا و آخرت و ای خدای مهربان تو خداوند بخشاینده من و بخشاینده هر چیزی رحم کن بر من رحمتی که بی نیازم کنی بدان از رحم غیر از خودت وادا کن وامم را.
ای مسلمانان حرف زیاد است آه و درد زیاد است وصیت زیاد است اما وقت گفتنش نیست چند ساعتی به حمله باقی نمانده است امشب شب امتحان است آخرین لحظات زندگیم است و آخرین وصیتم را می کنم .
ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد .
ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید  که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را که تحمل ۷۲ شهید را نمود بدهید .
همه مثل خاندان وهب فرزندانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا دادم پس نمی گیرم .
ای جوانان ، مادران ، پدران مبادا یک لحظه از روحانیت جدا شوید و امام را تنها بگذارید مطمئن باشید که اگر از روحانیت جدا شوید دوباره ابر قدرتها بر سر شما مسلط می شوند و این همه شهید که دادیم خون این شهیدان پایمال می شود .
و ای مادرم ، پدرم از اینکه نتوانستم فرزندی خوب برایتان باشم مرا ببخشید و حلالم کنید و از اینکه پدر و مادر خوبی برایم بودی و برای تربیت اسلامی و بزرگ شدنم این همه زحمت کشیدی امیدوارم که در مقابل خدا اجری بزرگ داشته باشید .
مادرم از اینکه نتوانستم دستورات اسلام را بخصوص نماز و روزه یا به علت کسالتی و یا از روی غفلت انجام دهم می خواهم به اندازه یک سال نماز و یک ماه ونیم روزه برایم بشوید البته چون خودتان توانایی این را شاید نداشته باشید می توانید به اندازه لازم از پولم بردارید و به حوزه علمیه و یا هر کس که می شناسی بدهید تا برایم بشوند و اگر زیاد آمد هر جوری که می دانید برای خانواده و یا راه صحیح با وجود اینکه زیاد نیست خرج کنید .
خدایا جندالله را که با سوگند به ثارالله در لشکر روح الله برای شکست عدوالله و استقرار حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیه الله است حمایت کن .
خدایا به محمد (ص) بگو که پیروانش حماسه آفریدند به علی (ع) بگو شیعیانش قیامت بپا کردند و با حسین (ع)  بگوخونش در رگها همچنان می جوشد بگو از آن خونها سرو ها روئید. ظالمان سروها را بریدند باز سروها روئید .

والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
تارخ: ۱۳۶۱/۱۱/۱۶

اطلاعات شخصی شهید:

  • نام: سردار شهید حسین دهستانی
  • نام پدر: محمد
  • تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۵/۰۷
  • سن: ۲۱ سال و ۵ ماه و ۱۸ روز
  • محل تولد: اردکان
  • مدرک: دیپلم
  • وضعیت تاهل: متاهل
  • تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۸
  • محل شهادت: شلمچه
  • نحوه شهادت: اصابت ترکش خمپاره به سر
  • محل خاک سپاری: گلزار شهدای اردکان
  • معاون اطلاعات تیپ الغدیر
  • نام یگان: تیپ‌الغدیریزد
  • ۵۱ ماه و به صورت مکرر در جبهه حضور داشتند

دست نوشته ای از شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه
کسی که خود را شناخت به تحقیق خدای خود را شناخته است.

من کوچکتر از آن هستم که به دیگری خواسته باشم نصیحت کنم فقط التماس دعا برای خدا و رزمندگان دارم
والسلام
حسین دهستانی


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید:
لینک کوتاه: http://ganjine-420.ir/SPYYg

یک نظر

  • Avatar مصطفی گفت:

    با سلام اینطور که من از زبان برادرزاده اش شنیدم عنایتهایی داشته کاش در اینجا ذکر می شد که تا قدر این مردان خدایی رادر زندگی امروزی بیشتر می دانستیم واقعا بی ادعا بودند (شهید التماس دعا)

نظر خود را بیان کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.