مقام معظم رهبری: شهادت، نشانهی استواری است.
شهید محمد حسین مؤمنی: امام را مانند نگینی که در انگشتر خود دارید نگهدارید.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: محمدحسینمؤمنیهامانه
- نام پدر: عباس
- تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۰۵/۱۸
- محل زندگی: هامانهیخرانقاردکان
- میزان تحصیلات: پنجمابتدایی
- محل تحصیل: دبستانهامانه
- وضعیت تاهل: مجرّد
- حرفه: دروپنجرهساز
- نام عملیات: خیبر
- تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۰۱/۱۴(مفقود)
- محل شهادت: بیمارستانعراق
- نحوه شهادت: شدّتجراحاتوشکنجهدرعراق
- تاریخ خاکسپاری: ۱۳۸۱/۰۵/۰۷(پساز۱۸سالو۳ماه)
- محل خاکسپاری: گلزارشهدایروستایهامانه
- سن: ۱۶سالو۸ماه
- سمت در جبهه: تخریبچی
- نام یگان: تیپالغدیریزد
- تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۲دفعه به مدت ۶ماه
زندگی نامه شهید محمد حسین مؤمنی هامانه
شهید محمّدحسین مؤمنی هامانه، فرزند عبّاس، در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۸ در خانوادهای مذهبی و مستضعف در روستای هامانه از توابع بخش خرانق اردکان پا به عرصه وجود گذاشت. او چهارمین فرزند خانواده بود والدین ولایی نام “محمّدحسین” برایش انتخاب کرده و در تربیتش کوشیدند؛گویا احساس کرده بودندکه این فرزندروزگاری سرنوشتساز خواهد داشت. او کودکی را در سایه پر مهر پدری متدیّن و زحمتکش و در دامان مادری متعهد و ولایی به سر برد و پرورش یافت.قبل از دبستان به مکتب رفت و مقدّمات قرآن و عم جزء را فرا گرفت. در ۶ سالگی به مدرسه رفت . دوره ابتدایی را در دبستان روستای هامانه تحصیل نمود. سپس چون در روستا مدرسه راهنمایی نبود، تحصیل را رها کرده ، شغل آزاد در و پنجرهسازی را پیشه خود ساخت. محیط سالم روستا و تربیت صحیح، محمّدحسین را جوانی صادق و امانتدار و مقیّد به انجام فرایض دینی به بار آورده بود. او بسیار مؤدّب و دوست داشتنی بود. برای والدین احترامی خاص قائل بود و در کارهای خانه و در دامداری و کشاورزی والدین را کمک میکرد. مردمدار بود و دلسوز اجتماع. دوستدار جلسات قرآن و روضه خوانی اهل بیت(ع) بود و در جلسات مسجد و نمازجماعت شرکت میکرد. اهل بسیج و عضو فعّال پایگاه بود .زمانی که جبهههای جنگ عراق علیه ایران به رزمنده نیاز داشت، در بسیج ثبت نام کرد و پس از فرا گرفتن آموزش نظامی راهی جبهه شد و زندگی جبههای و سنگرنشینی با قدسیان را بر راحتی و آغوش گرم خانواده ترجیح داد. او طی دو مرحله حدود ۶ ماه از بهترین و شیرینترین زمان عمر و جوانی خود را در جبههها در جهاد و دفاع از میهن اسلامی گذراند.سرانجام در عملیّات خیبر در منطقه طلائیه شرکت کرد. در واحد تخریب در این عملیّات عمل میکرد. در این عملیّات مجروح شد و سپس به اسارت دشمن عراقی درآمد. پس از انتقال به عراق و اردوگاه موصل در یکی از بیمارستانهای عراق بستری شد و پس از شکنجههای بسیار و عدم توجّه به بیماری و جراحت های او در تاریخ ۱۳۶۳/۱/۱۴ در بیمارستان عراق عروس شهادت را در بر کشید و با پرواز روح بلندش از جسم خاکیاش به جنان پر کشید و بر مولایش امام حسین-علیه السّلام- مهمان شد.جسم پاکش در شهر موصل عراق دفن شد که سرانجام در تاریخ ۱۳۸۱/۵/۷ پس از ۱۸ سال و ۴ ماه مفقود بودن در مبادله اجساد شهدا و کشتههای عراقی به ایران تحویل شد و پس از تشییع با شکوه در یزد به زادگاهش هامانه انتقال یافت و در گلزار شهدای هامانه به خاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید بزرگوار
بسم الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر و برادر و خواهر گرامی ! امام را مانند نگینی که در انگشتر خود دارید، نگهدارید و نگذارید کوردلان بد صفت و بد خواهان آسیبی به این انقلاب برسانند.
بنام خدا…منزل پدری این شهید بزرگواردراستان یزد وهمسایه ی ما میباشد…دوبرادرکوچک ترودوقلو ایشان شباهت بسیارزیادی به این شهید دارند…ازسویی نسبت فامیلی نزدیکی بااین شهید والامنش دارم که مایه فخراینجانب میباشد….باشد که شهیدان شفیع ما باشند دررستاخیز…باتشکر