شهید جواد ابراهیمیان

توسط می 3, 2015شهدا, منطقه فکه

امام خمینی(ره): این حس شهادت خواهی و فداکاری بود که یک ملتی ،که هیچ نداشت، بر طاغوت غلبه پیدا کرد.


شهید
جواد ابراهیمیان:
دراین برهه حسّاس تاریخ، راه خود را انتخاب نمودم و الگویم را امام امّت قرار دادم که سرمنشأ خیرات و برکات برای مستضعفین و به خصوص ملّت ایران است و قدم در راهی گذاشتم که عشق خدا در آن است.

شهید جواد ابراهیمیان

اطلاعات شخصی شهید

  • نام و نام خانوادگی: جوادابراهیمیان‌اردکانی
  • نام پدر: حسین
  • تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۲/۱۳
  • محل تولد: اردکان
  • میزان تحصیلات: سوّم‌هنرستان
  • محل تحصیل: هنرستان‌شهیدمطهری(ره)اردکان
  • وضعیت تاهل: مجرّد
  • شغل: محصّل
  • نام عملیات: والفجرمقدّماتی
  • تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۱۷(مفقود)
  • محل شهادت: فکّه
  • نحوه شهادت: اصابت‌گلوله
  • تاریخ خاک سپاری: ۱۳۶۹/۱۲/۱۴(پس‌از۸سال‌و۱ماه)
  • محل خاکسپاری: بهشت‌شهدای‌اردکان
  • سن: ۱۹سال‌و۷ماه
  • بسیجی
  • سمت در جبهه: آرپی‌جی‌زن،تیربارچی
  • نام یگان: لشکرنجف‌اشرف
  • تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۶دفعه به مدت ۱۲ماه‌

زندگی نامه شهید جواد ابراهیمیان

شهید جواد ابراهیمیان فرزند حسین در سیزدهم تیرماه سال۱۳۴۲ هجری شمسی در خانه ای محقّر و مستضعف اما متدیّن و مذهبی در اردکان چشم به جهان گشود. او ششمین فرزند خانواده بود. کودکی و خردسالی را با همّت و کوشش پدری متدیّن،آن هم با شغل پرزحمت پینه دوزی و در دامان پر مهر مادری متعهد و ولایی طی کرد و رشد یافت و تربیت شد. جدّ مادریش معروف به “حاج علی اکبر صلواتی” از قاریان معروف قرآن و از افراد خوش نام اردکان بود. او از کودکی با نور قرآن درخشندگی خاص یافت. در سن ۶ سالگی به مدرسه رفت و دوره ابتدایی و راهنمایی را در اردکان با موفّقیّت گذراند. سپس چون به کار فنی علاقه داشت، در رشته فنی و حرفه ای ثبت نام کرد ودوره متوسطه را در رشته اتومکانیک در “هنرستان فنی شهید مطهری اردکان” به پایان برد. در دوران انقلاب اگر چه کم سن و سال بود؛ امّا همراه دریای موّاج انقلاب با مردم حضور داشت و در جلسات مذهبی ، قرآن و راهپیمایی های ضد رژیم شرکت می کرد. اهل نماز جماعت و جمعه و جوانی نجیب ،سربه زیر ودوست داشتنی بود.سعادت خودرادر رضایت پدرومادر می دانست.علاقه زیاد به بسیج داشت و به عضویّت بسیج درآمد. آموزش نظامی دید و زمانی که جبهه های جنگ تحمیلی به رزمنده نیاز داشت ،راهی جبهه شد.
۶ دفعه به جبهه رفت و مدت ۱۲ ماه از بهترین دوران جوانی و زندگی خود را در جبهه ها در راه جهاد و شهادت گذراند.اوگمشده خویش رادر سنگر جهاد وشهادت وهمنشینی با قدسیان وملکوتیان جستجو می نمود. در جبهه مسئولیت های آرپی جی زنی و تیربارچی در ۵ گردان تیپ و لشکر نجف اشرف را به عهده گرفت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۱۷در منطقه فکّه در عملیّات والفجر مقدماتی بر اثر اصابت گلوله به شدّت مجروح و با پرواز روح بزرگش به ملکوت به شهادت رسید و بر اثر شدّت آتش دشمن پیکر پاکش به تأسی از مولایش “اباعبدالله الحسین”
(ع)دربیابان های کربلای جنوب در زیر آفتاب ماند و علاوه بر افتخار شهادت مدال شهید مفقود را نیز به گردن آویخت . جسم پاکش پس از ۸ سال دوری از وطن شناسایی شد و در تاریخ ۱۳۶۹/۱۲/۱۴ پس از تشییع با شکوه توسط مردم قدرشناس اردکان در بهشت شهدا اردکان به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پررهرو باد.

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحیممن طلبنی وجدنی و من وجدنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیه ( حدیث قدسی) کسی که مرا طلب کند مرا یافت و کسی که مرا یافت عاشق من شد و کسی که عاشق من شد عاشقش می شود و کسی که عاشق او شدم اورا میکشم و کسی که او را کشتم پس بر من است دیه او و دیه او بهشت برین است . انسانها در طول تاریخ بر یک فطرت آفریده شده اند . فطرتو پاک خدائی که او را از سایر مخلوقات جدا کرده است و تنها انسان است که موجودی فطری است ( فطره الله التی فطر الناس علیها ) فطرت خدایی که انسانها برآن فطرت آفریده شده اند .
اما این فطرت پاک خدا ممکن است دستخوش جریانات انحرافی شود و انسان را به اسفل السافلین برساند یا انسان را به اعلی علیین برساند . در صورتی که به راه پاک خود ادامه دهد و این انتخاب خودانسان است که جهت حرکتش را و هدف عالی یا پست خود را انتخاب کند پس انسانها در دو قطب متضاد قرا می گیرند یا در صف صالحان یا در صف ددمنشان یا در صف انسانهائیکه به انسانیت رسیده اند یا در صف انسانهائیکه به حیوانیت رسیده اند و این هر دو بستگی به خود انسان دارد که به کدام راه برود. و در این مسیر پر خطر انسان احتیاج به الگو دارد که در هر جامعه ای این الگوها وجود دارند که ( کل اناس یدعوا بامامهم) در روز قیامت هر جمعیتی با امام خودش محشور می شود و لذا در این برهه حساس تاریخ راه خود را انتخاب نمودم و الگویم را امام امت قرار دادم که سر منشاء خیرات و برکات برای مستضعقین و به خصوص ملت ایران است و قدم در راهی گذاشتم که عشق خدا در آن است و لذا مطابق حدیث قدسی خدا مراکشته است و الان در نزد خدا هستم لذا دیگر عزاداری در این مورد جایز نیست . امیدوارم که تو ای مادر عزیزم و ای پدر مهربانم لباس عزا به تن نکنید و الان من راضی ام از راهی که انتخاب کرده ام .راه من راهی است که هر کس انتخاب کند راه کربلای حسین را رفته است و بالاخره این راه خمینی کبیر است که تا کنون به ما عزت و شرف بخشیده است .انشاء الله دیگران که استطاعت دارند راه مرا ادامه دهند تا زمینه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) فراهم آید و دنیا پر از عدل و داد شود.
حال پس از مقدمه چند کلامی با پدر و مادر خود در میان می گذارم . پس از عرض سلام و طلب حلالیت ، از آنان می خواهم که پس از مرگم این کارها را برای من انجام دهید،. اول اینکه به مدت یک ماه برایم نماز و روزه بگیرید. البته وجه آن را از دارائی خودم برداشته شود. دوم اینکه از شما می خواهم که برای من رخت عزا بر تن نکنید و برایم عزاداری نکنید چون خداوند می فرماید: ( ان الله یحب مع الصابرین ) خداوند صبر کنندگان را دوست می دارد. سوم اینکه مبلغ ۱۵۰۰ تومان از آقای محمد غفوری طلبکارم که از شما می خواهم که هر وقت آورد آن مبلغ را دریافت دارید و یک عدد دوربین او هم در ساک بنده است به او بدهید . اگر دوربین در ساک نبود وجه دوربین را به او بدهید . چهارم اینکه به مدت
یک ماه هر شب جمعه شرینی و شربت خیرات کنید و(مابقی  باقیمانده ) را هر کار که می خواهی بکنی . در خاتمه از تمام اقوام و دوستان حلالیت می طلبم و از آنان می خواهم که اگر در مورد ایشان خطائی از من سر زده است مرا عفو بفرمائید.

والسلام علی من تبع الهدی
تاریخ ۱۳۶۱/۰۶/۱۷ ،۱۹ ذی القعده ۱۴۰۲ قمری


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید:
لینک کوتاه: http://ganjine-420.ir/eX6BW

نظر خود را بیان کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.