مقام معظم رهبری: آن کشته شدنی که در راه خدا باشد، با اخلاص و رشادت و تلاش همراه باشد، اسمش شهادت در راه خداست.
شهید محمّد علی قانعی: اگر بدانم که خدا از من راضی است دیگر هیچ حرفی ندارم.
اطلاعات شخصی شهید
- نام و نام خانوادگی: محمّدعلیقانعی
- نام پدر: حسین
- تاریخ تولد: ۱۳۳۷/۰۶/۱۴
- محل تولد: اردکان
- میزان تحصیلات: ششمابتدایی
- محل تحصیل: دبستانفردوسیاردکان
- وضعیت تاهل: مجرّد
- حرفه: بنّا
- زمان شهادت: شهیدانقلاب
- تاریخ شهادت: ۱۳۵۷/۰۵/۲۶
- محل شهادت: اردکان
- نحوه شهادت: تیرمستقیمدژخیمان پهلوی درتظاهرات
- تاریخ خاکسپاری: ۱۳۵۷/۰۵/۲۷
- محل خاکسپاری: بهشت شهدایاردکان
- سن: ۱۹سال و۱۰ماه
زندگی نامه شهید محمّد علی قانعی
درچهاردهمین روز شهریور ماه سال۱۳۳۷هجری شمسی درخانواده ای مستضعف امّا متدیّن وولایی وسرشارازامیدبه فضل الهی،دراردکان،کودکی چشم به جهان گشود،که وجودش برای خانواده افتخارآفرین شد.پدرخانواده،حسین قانعی، ازراه پرمشقّت کشاورزی،ومادرباخانه داری امرارمعاش می کردند.آنهانام فرزندخویش راترکیبی ازنام رسول گرامی اسلام (ص)واوّلین امام شیعیان(ع)محمّدعلی انتخاب کردندوباتمام توان به تربیتش همّت گماشتند.محمّدعلی دوّمین فرزندخانواده بود.کودکی رادرسایهی پدری مهربان ومادری دلسوز سپری نمود.۶ساله بودکه به مدرسه رفت ودردبستان فردوسی اردکان تاکلاس ششم باموفّقیّت طی کرد.سپس به علّت تنگدستی خانواده،تحصیل رارها کرده،به شغل آزاد بنّایی مشغول شد.استعدادخوب اودراین زمینه ،پس ازگذشت زمانی کوتاه وچند ساله، به مهارت استادی دربنّایی دست یافت وازاین طریق یار پدر درتآمین معاش خانواده شد.ازهمان کودکی مشخّص بود که محمّدعلی با دیگر فرزندان خانواده متفاوت است وسرنوشتی مبارک درانتظار اواست.دربرپایی مجالس مذهبی ونظافت مساجد خاصّه مساجد کوچک،درمحلّه،که متصدّی خاص نداشت همّتی والا داشت.از همان کودکی به نمازوروزه اهمّیّت می داد.عاشق مجالس روضهی اهل بیت وقرآن ودعا بود.روحانیّت رادوست می داشت وبه آنها احترام می گذاشت.حتّی راه رفتن پشت سرعالم ربّانی رافضیلت می دانست.درتشکیل کتابخانه، وواداشتن بچّه هابه کتابخوانی،سعیی وافر داشت،اگرچه مرتّب ازجانب مامورین شهربانی رژیم پهلوی تهدیدواذیّت می شد.یک دفعه دراین رابطه توسّط مامورین شهربانی دستگیرشد، پس ازضرب و شتم ،تصمیم به انتقال او به مرکزاستان گرفته شد،امّاباوساطت یکی از مامورین ساواک که همسایه بودندوبااخذ تعهّدآزادشد. افتخار همسایکی باحضرت آیت الله خاتمی،دراوا ثری خاص گذاشته بود.نسبت به خویشان وبستگان مهربان بود.اوعاشق اهلبیت،به ویژه امام حسین(ع) بودونسبت به تشکیل جلسات روضهی اهل بیت همّتی خاص داشت.درسال۱۳۵۵جهت کسب درآمد بیشتروبهبودوضع معیشت خانواده راهی تهران شد.باشهادت شهیدمصطفی خمینی فعّالیت فرهنگی مبارزاتی خودراهمگام باامّت انقلابی ایران شروع کردودرپخش اعلامیّه ها وشرکت درمراسم شهداوراهپیماییهاحضوری فعّال داشت.درتاریخ۲۶/۵/۱۳۵۷به اردکان آمد وپس ازگذشت۲ساعت ملاقات واحوالپرسی با خانواده به مسجدکوشکنو اردکان که مجلس ختم شهدابرگذارمی شدرفت.هنگام بیرون رفتن ازمنزل ،مادربه او می گوید:تازه رسیده ای کمی استراحت کن .اوپاسخ میدهد حالا وقت کاراست .وقت استراحت زیاد است.بعد از کسب اجازه از مادر به حمّام می رود وپس از بیرون آمدن ازحمآم به مادر می گوید:رفتم، شایدبرگشتی نداشته باشد.اگربرکشتم به نفع شماها ،واگربرنگشتم به خواست خدابوده وقدم درراه حق گذاشته ام .اصلا نگران من نباشید.هیچ خون من سرختر وجان من عزیزتراز دیگرجوانانی که به شهادت رسیدندنیست.سپس خداحافظی کرده به مجلس شهدا رفت.پس از پایان مراسم، راهپیمایی شروع شدوحضرت آیت اللّه خاتمی (ره)درجلووجمعیّت چون دریایی خروشان پشت سر ایشان به حرکت درآمد.مسیرراهپیمایی از جلوشهربانی آن روز می گذشت.زمانی که تقریبا نصف جمعیّت با شعارهای مرگ بر شاه ومرگ بر آمریکاازجلو شهربانی عبور کردند،مامورین شهربانی به سوی مردم تیراندازی نمودند ،که ۲تن ازراهپیمایان به نامهای محمّدافخمی ومحمّدعلی قانعی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. برادرافخمی،باکوشش پزشکان، مداواشدوپس ازمدّتی بهبودیافت. امّا برادرعزیز محمّدعلی قانعی پس از بستری شدن دربیمارستان ضیایی اردکان تحت مداوا قرار گرفت که متاسُفانه زحمات پزسکان معالج نتیحه ای ندادوپس از حدود ۶ساعت مراقبت ،درساعت ۵بعداز ظهر۲۷/۵/۱۳۷۵ هجری شمسی بادهان روزه وبالب تشنه، روح بلندش به رضوان پرکشید وشربت شهادت نوشید.درآخرین لحظات مادرش لیوان آبی به اومیدهدکه رفع عطش نماید ولی شهیدقانعی اظهار میدارد روزه ام وآب نمی خورم.فردای آنروز،پیکر پاکش با شگوه وجلال بردستان ودوش مردم انقلابی اردکان ومیبدوبا حضورحضرات آیت اللّه خاتمی(ره) وآیت الله اعرافی(ره) ائمّه جمعه اردکان ومیبدتشییع،وپس از برگزاری نماز به امامت آیت الله خاتمی،با مدال افتخار اوّلین شهید اردکان، درگلزار شهدای اردکان به خاک سپرده شد.
روحش شاد وراهش پررهروباد.
وصیت نامه شهید بزرگوار
بسم الله الرحمن الرحیم
درآخرین لحظات زندگی آقای دکترحسینی نژاد ازشهید قانعی سوال می کند،آیا حرفی یا وصیّتی داری ؟
پاسخ می دهد: نه،فقط می خواهم بدانم خداوند از من راضی هست یانه،آیامن دینم را اداکرده ام یانه،اگربدانم که خداوندازمن راضی است دیگر هیچ حرفی ندارم