شهید سید عباس هاشمی

زندگی نامه شهيد سیّد عباس‌ هاشمی

شهيد سيّدعبّاس هاشمي مزرعه‌نو، فرزند سيدهاشم، در تاريخ 1350/4/10 در خانواده‌اي مذهبي و از سادات و سلالة پاك رسول‌الله و فرزند حضرت زهرا (س) در روستاي مزرعه‌نو از توابع بخش عقداي اردكان متولّد شد.وي سوّمين فرزند آقاي هاشمي بود كه نام عبّاس، علمدار كربلا ، را برايش انتخاب كردند؛گويا از همان اوّل پذيرفته بودندكه قراراست در راه ترسیمی حضرت ابوالفضل- عليه السّلام- قدم نهد و حسيني باشد؛لذادر تربيتش كوشيدند و براي اسلام پرورشش دادند. عبّاس در ساية محبّت پدر و در دامان پر مهر مادر، كودكي را گذراند.زماني كه به سنّ 6 سالگي رسيد به مدرسه رفت. دورة ابتدايي را در دبستان شهداي مزرعه‌نو، زادگاهش، تحصيل نمود. دورة‌ راهنمايي را در مدرسة راهنمايي اميركبير مزرعه‌نو شروع كرد.سيّدعبّاس در محيط پاك و با صفاي روستا و مردمي بي‌آلايش و خانواده‌اي ولايي و دوست‌‌دار اهل بيت(ع) رشد كرد و در نتيجه نوجواني شد مؤدّب و سر به زير، نجيب و متديّن و اهل مسجد و نماز جماعت و جلسات ديني و مذهبي. كمك كار والدين در كارهاي بيرون منزل و داخل خانه بود و براي والدين احترامي خاص قائل بود. مخلص بود و بيشتر سرش در كار خود بود و آزارش به كسي نمي‌رسيد. او عاشق اهل بيت(ع) و انقلاب و امام بود.چون در ايّام انقلاب كم سنّ و سال بود، پيوسته در پي فرصتي بود تا به انقلاب خدمت نمايد؛ لذا زماني كه در سال اوّل راهنمايي مشغول تحصيل بود زمانی که احساس كرد جبهه‌هاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران نياز به رزمنده دارد، نداي امام خميني (ره) را پاسخ گفت و كلاس و درس و مظاهر دنيوي را رها كرد و پس از ثبت نام در بسيج در پادگان شهيد بهشتي يزد آموزش نظامي را فرا گرفت و راهي سرزمين عشق و ايثار و فداكاري و شهادت شد و سنگرنشيني و عزّت آفريني و مبارزه با دشمنان اسلام را بر خانه و در وطن ماندن و غرق در مادّيات شدن ترجيح داد.دو نوبت به جبهه رفت و مدّت 2 ماه و 10 روز از زيباترين و شيرين‌ترين روزهاي زندگي و جواني خود را در راه جهاد و فداكاري براي اسلام و مسلمين صرف كرد و مسئوليّت ‌هاي تك تيراندازي و آر. پي. جي زني را به عهده گرفت.سرانجام در تاريخ 18/1/1366 در منطقة عمليّاتی شلمچه و در عمليّات كربلاي 8 به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بلندش به ملكوت به شهادت رسيد و در بهشت مأوا گرفت. به علّت شدّت جراحات و حجم زياد آتش دشمن، انتقال جسم مطهرش به پشت جبهه میسور نگردید؛ لذا به تأسّي از مولايش سيّدالشّهدا(ع)، سال‌ها در بيابان‌هاي كربلاي ايران ماند و علاوه بر شهادت، مدال پر افتخار شهيد مفقود را نيز به گردن آويخت.در تاريخ 11/8/74 پس از 8 سال و 7 ماه دوري از وطن، با شناسايي توسّط گروه تفحّص، جسم پاكش به وطن برگشت و پس از تشييع با شكوه توسط مردم قدرشناس اردكان و منطقة عقدا و مزرعه‌نو در گلزار شهداي مزرعه‌نو به خاك سپرده شد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحيم
ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون
وگمان نبريد آنان كه در راه خدا كشته شده اندمرده اند بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند
خدمت امت حزب الله و شهيد پرور مزرعه نو سلام عرض مي كنم و اميدوارم كه تمام شما مرا حلال بفرمايي و مرا از گذشته هاي خود كه اگر باعث ناراحتي شما شده است ببخشيد و اميدوارم كه به پدر و مادر من دلداري بدهيد تا آنها بعداز تشييع شدن جنازه من و پشت جنازه من ناراحت نباشند و اميدوارم از جوانان مزرعه نو راه مرا ادامه بدهند و نگذارند سلاح من بر زمين افتد و آن را بردوش بگيرند و راه مرا ادامه بدهند و از همكلاسهايم مي خواهم مرا حلال كنند و مرا ببخشند و از معلمين محترم مي خواهم كه اگر من اشتباهي كرده ام از بزرگواري خودشان مرا حلال كنند و من روزها به عشق شهادت از سنگر به بيرون مي آمدم و به آسمان مي نگريستم و از شما خواهشمندم كه امام را تنها نگذاريد و دشمنان را به خاك هلاكت بيندازيد وبعد اي مادرم امیدوارم که مرا حلال کنید و ای پدر عزیزم نمی دانم با چه حالی تو را حلال کنم و امیدوارم مرا حلال کنند و تو ای برادرم مرا حلال بفرما از بزرگواری خودت و در آخر وصيتنامه بخوانيد و با هم اين دعا را زمزمه كنند.
 خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
 رزمندگــان اسلام نصرت عـطا بفـرما به مجـروحين جنگي شفاء عنايت بفـرما
 اسيــران جــندا… آزادشان بــگـــردان.
والسلام خدا حافظ – سيد عباس هاشمي