شهید علی قاسمی چفته

توسط جولای 13, 2015خرمشهر, شهدا

مقام معظم رهبری: شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی‌گذارند این جان، مفت از دستشان برود.


شهید
علی‌ قاسمی:
مرگ‌ در بستر را ننگ‌ می‌دانم.

شهید علي‌ قاسمي‌ چفته
شهید علی قاسمی چفته

اطلاعات شخصی شهید

  • نام و نام خانوادگی: علی‌قاسمی‌چفته
  • نام پدر: قدرت‌الله
  • تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۰۱/۰۲
  • محل تولد: اردکان
  • میزان تحصیلات: دانشجوی‌سال‌سوّم‌رشته‌آمار
  • محل تحصیل: دانشگاه‌فردوسی‌مشهد
  • وضعیت تاهل: مجرّد
  • شغل: دانشجو
  • نام عملیات: تک‌عراق
  • تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۵/۰۱
  • محل شهادت: خرّمشهر
  • نحوه شهادت: اصابت‌ترکش
  • محل خاکسپاری: بهشت‌شهدای‌اردکان
  • سن: ۲۱سال‌و۴ماه
  • سمت در جبهه: نیروی‌اطّلاعات
  • نام یگان: تیپ‌الغدیریزد
  • تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۵دفعه به مدت ۱۴ماه‌و۴روز

زندگی نامه شهید علی‌ قاسمی‌ چفته

شهید علی قاسمی، فرزند قدرت‌الله، در تاریخ ۱۳۴۶/۱/۱ در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. تولّد او همزمان با عید نوروز، شادی و شعف عید خانواده را دو چندان کرد.او دوّمین فرزند خانواده بود. پدر و مادر متدیّن و ولایی نام علی به یاد اوّل مظلوم عالم، حضرت علی ابن ابیطالب(ع) را برای فرزند خود انتخاب کردند تا هم نشانه‌ای باشد از عشق به امامت ، هم نامش خاری باشد در چشم دشمنان ولایت. علی کودکی را در سایه پدری متدیّن و در دامان مادری متعهد گذراند و پایه‌های مذهبی‌اش همگام با رشد جسمی‌اش پایه‌گذاری شد. والدین نسبت به تربیتش سعی وافر نمودند؛ گویا به آنها الهام شده بود که باید علی را برای یاری اسلام آماده کنند. زمانی که ۶ ساله شد، او را به مدرسه بردند. دوره ابتدایی را در دبستان بابا طا هر اردکان گذراند. سپس در مدرسه راهنمایی حائریان ثبت‌نام شد و دوره راهنمایی را نیز با موفّقیّت طی کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان شرف اردکان در رشته ادبی تحصیل نمود و پس از دیپلم در امتحان کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته‌ آمار دانشگاه فردوسی مشهد قبول شد. در زمان انقلاب اسلامی ایران علی همراه والدین و مردم قهرمان اردکان در راهپیمایی‌ها و مراسم انقلاب و ضدّ رژیم پهلوی شرکت می‌کرد و درس مردانگی و آزادگی و ظلم ستیزی می‌آموخت.تربیت صحیح ولقمه حلال وشیرپاک علی را جوانی متدیّن و محبّ اهل بیت(ع) ساخته بود. او عاشق انقلاب و امام(ره) بود. اهل مسجد و نماز جماعت و مراسم دعا و قرآن و روضه سیدالشّهدا(ع) بود.خوش اخلاق بود و دوست داشتنی و عشق خدمت به مردم در وجود او موج می‌زد.زمانی که جبهه‌های جنگ تحمیلی به رزمنده نیاز داشت، گر چه کم سن و سال بود و ۱۶ سال بیشتر نداشت؛ امّا گمشده خود را یافت و کلاس درس و مدرسه را رها کرد و در بسیج ثبت ‌نام نمود و پس از فراگرفتن آموزش نظامی راهی جبهه شد.۴ دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت ۱۴ ماه و ۴ روز از عمر کوتاه ،امّا با برکت و پر بهای خود رادرجهاد و دفاع از اسلام گذراند و مسئولیّت ‌های تک تیراندازی و تخریب چی و نیروی اطّلاعاتی را در تیپ الغدیر و لشکر ۵ نصر پذیرفت. در سال ۶۷ آخرین باری که راهی جبهه شد، سال سوّم دانشگاه بود که از دانشگاه مشهد به دانشگاه جبهه و جهاد کوچ کرد و در رشته فضیلت و تقوی و انسانیّت پذیرفته شد و پلّه‌های مردانگی و شجاعت را تا شهادت یکی پس از دیگری با موفّقیّت طی کرد،تا سرانجام در تاریخ ۱۳۶۷/۵/۱ در منطقه عملیّاتی خرمشهر (ام الرّصاص) در تک عراق بر اثر اصابت ترکش به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بزرگش از قفس کوچک جسم خاکی‌اش شربت گوارای شهادت نوشید و به رضوان پر کشید و بر مولایش امام حسین -علیه السّلام- مهمان شد.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه بر دستان و دوش مردم قدرشناس و شهیدپرور اردکان در بهشت شهدا در کنار دیگر همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحیم

هموطنان عزیز، همچون گذشته صبر و مقاومت و تقوی را در هر برهه‌ای از زمان پیشه سازید و مطیع امر رهبری و ولایت فقیه باشید؛ چون این اسلام است که دارد ثمره‌ خون شهدا را با پیروزی بر کفر می‌دهد. اتّحاد،این رمز پیروزی را همچنان حفظ نموده، از بازگو نمودن شایعات که دسیسه منافقین است، بپرهیزید.


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید:
لینک کوتاه: http://ganjine-420.ir/l3YTY

یک نظر

  • Avatar علی بیدکی گفت:

    شهید علی قاسمی فردی شجاع و نترس بود با ایشان در آخرین حضور در جبهه بودم دیدبان مخصوص خمپاره شصت بودند بعد ار پاتک دشمن مردانه جنگیدند و با گلوله مستقیم دشمن به شهادت رسیدند پس از ایشان (رضا تقی زاده دیدبان وفرمانده گروهان خمپاره شصت) به همراه اسماعل رحیمی دیدبان ویک راننده با اثابت خمپاره ۱۲۰ به شهادت رسیدند و محمد رضا ترکانلو مجروح شدند که خاطره شهادت آنها را نقل کرده تلفن ۰۹۹۰۷۱۰۷۲۵۰ .
    خاطره من روبروی مقبره سید صادق عراق است دشمن فرصت هیچگونه تحرک را نداشت و به حول قوه خداوند ایشان گرا می داد ومن و افرادم شلیک می کردیم و خدا هدایت می کرد وبر سر دشمنان می ریخت و ارابه های دشمن دست از کار می کشیدند و شهید قاسمی خوشحال بود گه جلوی فعالیت دشمن را گرفته است. ایشان را با تمام وجود دوست داشتم . دیدبانی با تمام حسن اخلاق که نباید از شهدا جا می ماند و خدا دعایش را به اجابت رساند و او زنده همیشه تاریخ ماند. شهدا آب روان بودندو رفتند ما که ماندیم سنگ ته جوییم به خدا

نظر خود را بیان کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.