شهید مصطفی ابویی انجیر آوند

امام خمینی(ره): ما از خدا هستیم همه ،همۀ عالم از خداست، جلوۀ خداست؛ و همه عالم به سوی او بر خواهد گشت.پس چه بهتر که برگشتش اختیاری باشد و انتخابی، و انسان انتخاب کند شهادت را در راه خدا ،و انسان اختیار کند موت را برای خدا، و شهادت را برای اسلام .

شهید مصطفی ابویی: مادر جان! به جوانان بگو که شهادت افتخار مردان خداست و از شهادت نهراسید که مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است .امّت مسلمان! بدانید که این انقلاب مفت و مجانی به دست نیامده و در راه به ثمر رسیدن این انقلاب جوانان بسیاری از دست داده ایم … پس وحدت خود را حفظ کنید.

اطلاعات شخصی شهید

نام و نام خانوادگی: مصطفی ابویی‌انجیر‌آوند
نام پدر: علیرضا
تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۰۱/۰۱
محل تولد: اردکان
میزان تحصیلات: چهارم‌دبیرستان‌،‌رشته‌ریاضی
محل تحصیل: دبستان بابا طاهر .راهنمتیی حائریان.دبیرستان‌شرف
وضعیت تاهل: مجرّد
نام عملیات: پدافندی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۱/۱۱
محل شهادت: جُفیر
نحوه شهادت: اصابت‌گلوله‌به‌پهلو
سن: ۱۶‌سال‌و‌۱۰‌ماه
سمت در جبهه: بسیجی.تک‌تیر‌انداز‌،‌تیربارچی‌،‌خمپاره‌انداز
نام یگان: تیپ‌الغدیر‌یزد
تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۶‌دفعه به مدت ۱۰‌ماه‌و‌۱۸‌روز

زندگی نامه شهید مصطفی ابویی انجیرآوند

در اوّلین روز سال ۱۳۴۶ هجری شمسی با شروع بهار طبیعت، صدای گرم و دلنشین نوزادی ،سکوت و آرامش خانوادۀ علیرضا ابویی را بر هم زد و کودکی تولّد یافت که شادی عید را بر خانواده دو چندان کرد. خانوادۀ متدیّن او را «مصطفی» نامیدند. تعدّد اولادخانواده٬ زحمات و تلاش وصف ناپذیر پدر و مادر او را فردی مقاوم و صبور ساخت.
شش ساله بود که به مدرسه رفت. دورۀ ابتدایی را در دبستان بابا طاهر و دورۀ راهنمایی را در مدرسۀ راهنمایی حائریان در اردکان ،با موفّقیّت پشت سر گذاشت . با توجّه به ذوق و قریحۀ سرشار علمی، رشتۀ ریاضی را جهت ادامۀ تحصیل در دبیرستان شرف اردکان برگزید. با این همه او از یاد حق و آموزه های دینی و اخلاقی غافل نبود.او جوانی خوش اخلاق و دوست داشتنی بود. همه او را دوست می داشتند. کمک کار پدر و مادر در کارهای منزل و بیرون خانه بود. اهل نماز اوّل وقت ، جمعه و جماعت و مسجد ، جلسات دعا ، قرآن و عزاداری اهل بیت – علیهم السلام- بود.
یازده ساله بود که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد. او در انقلاب گرچه کودک بود اما همراه خانواده اش در مراسم انقلاب و مبارزه شرکت می کرد. او عاشق امام و انقلاب بود.چون جثّه‌اش کوچک بود،درراهپیمایی هااز جمعیّت جدامی شدوبارنگ شعارهایی چون(مرگ برشاه )و(مرک برشاه آمریکایی)بر دیوار می نوشت وبه داخل جمعیّت برمی گشت.
شانزده ساله بود که عشق و ارادت عملی خود را به اسلام و امام با حضور در جبهه های حق علیه باطل به منصۀ ظهور رساند. او سنگر خاکی و سختی جبهه را بر آغوش گرم و با محبّت خانواده و غوطه ور شدن در مادیّات ترجیح داد . با شش دفعه اعزام به جبهه ها و حضور بیش از ۵/۱۰ ماه از بهترین زمان عمر کوتاه و با برکت خود ، آن هم نوجوانی و جوانی اش را با عناوین مختلف تک تیرانداز، تیربارچی و خمپاره انداز در دفاع از میهن اسلامی خود، سپری کرد و سرانجام در آستانۀ دهۀ مبارک فجر انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۱\۱۱\۱۳۶۲ در منطقۀ عملیاتی جفیر به میهمانی خدا رفت و با پرواز روح بلندش به ملکوت ،به جنان پر کشیدو با شهادتش همنشین شهدای کربلا گردید.جسم پاکش پس از تشییع با عظمت در بهشت شهدای اردکان در کنار هم سنگرانش به خاک سپرده شد و زیارتگاه عاشقان شهید و شهادت گردید.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

وصیت نامه شهید بزرگوار

بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدای خویش روزی می خودند.
ما شهادت را فوزی عظیم می دانیم. ( امام خمینی )
با درود و سلام فراوان به رهبر کبیر انقلاب بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با آرزوی شادی برای ارواح پر فتوح شهدای اسلام از کربلای حسین تا کربلاهای غرب و جنوب ایران . آنگاه که خورشید عمرم نشانه غروب را بر سر نهاد بر آن شدم تا وصیت نامه خود را هر چند که با شهدا فاصله زیادی دارم اما چون آرزوی شهادت را دارم بنویسم وصیت به پدر جان از اینکه تو را زحمت داده ام می خواهم که به بزرگی و به برکت امام زمان مرا ببخشید. چون اگر شما مرا نبخشید امام زمان هم مرا نخواهد بخشید . پدر جان ازبرای شهادت من ناراحت نباش زیرا که (انا لله و انا الیه راجعون)همه از خدائیم و به سوی او باز می گردیم . و من امانتی هستم از طرف خدا نزد شما و شمائید که در بوته آزمایش قرار می گیرید که آیا از پس دادن فرزند خود ناراحت هستید یا اینکه افتخار می کنید که امانت را به صاحبش برگردانده اید . حتماً مفتخر هستید. وصیت به مادر زحمتکش و مهربانم مادرجان از اینکه برای من زحمتهای بسیاری کشیده اید از شما تشکرمی کنم و از شما می خواهم که برای من گریه نکنید و اگر خواستی گریه کنی برای سالار شهیدان گریه کن. مادر جان به جوانان بگو که شهادت افتخار مردان خداست و از شهادت نهراسید که مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است . مادرم به مادران بگو که شهید پرور شوند و هرگز فراموش نکنند که دنیا آخر به پایان می رسد و شهید پرور شویدتا در آن دنیا نزد فاطمه زهرا و زینب کبری رو سپید باشید. وصیت من به خواهرانم خواهرانم حال وقت آن رسیده است که زینب گونه ای خود را نشان دهید و با حفظ حجاب کاملتان مشت محکمی بر دهان یاوه سرایان بی دین بزنید تا انشاء الله زینب کبری سلام الله علیه از شما خشنود گردد. وصیت به برادرانم، برادران ارجمندم هیچگاه امام را تنها نگذارید که نایب بر حق امام زمان است و اسلحه بر زمین افتاده ام را بر دوش کشید و چنان از حیثیت خود و اسلام دفاع کنید که دیگر ابر قدرتها به فکر غارت و چپاولگری این امت نیفتند و در نمازهایتان امام را دعا کنید و خود را پیرو چنین رهبری بدانید. و سفارش و وصیت من به خواهران و برادران و امت شهید پرور این است که ای امت مسلمان بدانید که این انقلاب مفت و مجانی بدست نیامده و در راه به ثمر رسیدن این انقلاب جوانان بسیاری از دست داده ایم که از بهترین جوانان بوده اند پس وحدت خود را حفظ کنید و به ابر جنایتکاران بفهمانید که امت مسلمان همیشه در صحنه حاضرند و از حریم اسلام و قرآن دفاع می کنند. و اما ای ابر قدرتها و منافقان و ظالمان آگاه باشید که این مردم دیگرزیر بار زور و ظلم شما نمی روند و شما در حال کشیدن آخرین نفسهایتان هستید پس هر چند می خواهید دست و پا بزنید که مرگ و نابودی شما نزدیک است و بدانید اگر این ملت را مانند شهید مظلوم آیت الله بهشتی قطعه قطعه کنید فریادشان همان است که از اول بوده نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی. و در پایان ای پدر و مادر گرامی از شما می خواهم که برایم یک ماه روزه بگیرید زیرا که وقتی یک ماهی در جبهه بوده ام نتوانسته ام قضای آن را به جای آورم و همچنین یک ماه نماز قضا دارم که از شما می خواهم برایم بخوانید .

گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
والسلام والسلام علی من التبع الهدی
فرزند حقیر شما مصطفی ابوئی